فیلم، تئاتر و کتاب

اینجا "درباره نویسی" می کنم

فیلم، تئاتر و کتاب

اینجا "درباره نویسی" می کنم

فیلم، تئاتر و کتاب

من سمانه استاد هستم و اینجا مکانی است که در آن درباره علائق م می نویسم: فیلم، تئاتر و کتاب. اسمش را نقد نمی گذارم، «درباره نویسی» می گذارم. نوشتن درباره ی آثار دیگران باعث می شود دقت بیشتری موقع دیدن یا خواندن خرج کنم و دوست دارم این دقت را در جایی ثبت نمایم.
بسیاری از مطالبی که اینجا گذاشته شده، پیشتر در نشریات و وبسایت های دیگر منتشر شده است. آنها را اینجا می گذارم تا درباره نویسی هایم در جایی گرد آمده باشند.
(این وبلاگ در حال تکمیل است)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

 

 

(این مطلب در صفحه تئاتر روزنامه «هفت صبح» به تاریخ 9 دی ماه 99 منتشر شده است.)

 

 

خشونتی که ریشه در کودکی دارد

 

 

نویسنده: مارتین مک­دونا

کارگردان: محمد یعقوبی/ آیدا کیخایی

بازیگران: پیام دهکردی/ علی سرابی/ نوید محمدزاده/ احمد مهران­فر

 

«مارتین مک­دونا» را می­ توان یکی از بهترین نمایشنامه­ نویسان دنیا دانست که نمایشنامه­ های او سالانه در سراسر دنیا به روی صحنه می­ رود. سبک نوشتاری و موضوعات مدنظرِ وی در ایران نیز طرفداران زیادی دارد و بسیاری از نمایشنامه­ های این نویسنده­ ی ایرلندی به زبان فارسی ترجمه شده است. او همچنین در فیلمسازی نیز دست داشته و فیلم ­هایی از جمله «در بروژ» و «سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری» را کارگردانی کرده.

مک­دونا شخصتی آرام دارد، خشونتی در زندگی­ اش به خرج نداده و به قول خودش آدم خوشحالی است و این درست نقطه­ ی تضاد او با شخصیت­ هایی است که خلق می­ کند. در نوشته ­های وی خشونتی پنهان نهفته است که طنزِ تنیده شده در نمایشنامه، بارِ این خشونت را کمی سبک می­ کند. نوشته­ های مک دونا سرشار از شکنجه­ هایی است که در جامعه عادی به نظر می ­رسد. در آثارش خون و خشونت عنصر جدا نشدنی است و شخصیت­ هایش بدبین و شکاک­ اند. او جوایز زیادی را نیز در کارنامه دارد که از جمله­ ی آنها می ­توان به جایزه لارنس الیویه برای نمایشنامه «مرد بالشی» اشاره کرد که بالاترین افتخار برای یک نمایشنامه نویس در بریتانیا است.

نمایشنامه «مرد بالشی» داستان نویسنده­ ای به نام کاتوریان را روایت می­ کند که به دلیل محتوای دلهره­ آور داستان­ های کوتاهش و شباهت آنها به قتل کودکانی که در محل زندگی او صورت گرفته، مورد بازجویی قرار می ­گیرد. داستان این نمایشنامه در کشوری بی نام و نشان می­ گذرد که در آن خبری از عدالت، دادگاه و اجرای درست قانون نیست و بازجویان خود می­ توانند حکم اعدام افراد را صادر و اجرا کنند.

«مرد بالشی» از خشونت نسبتا زیادی برخوردار است، داستان قتل­ ها و چگونگی کشتن کودکانی که مشخص می ­شود کار برادر کاتوریان، مایکل، است، خود می ­تواند مخاطب را بیازارد، اما آمیختن این حجم خشونت با طنز کلامی به فضایی متعادل ­تر منجر می ­شود. خشونتی که در این نمایشنامه جاری است در کودکیِ شخصیت­ های اصلی نمایش، یعنی کاتوریان و مایکل ریشه دارد. زمانی که کاتوریانِ چهارده ساله پدر و مادرش را می­ کشد تا دیگر برادرش مایکل را که از لحاظ ذهنی مشکل دارد، آزار ندهند. او شروع به نوشتن داستان­ هایی با محوریت مرگ و قتل کودکان می ­کند بی ­آنکه بداند در همان زمان مایکل در حال عملی کردن داستان­ های اوست.

«محمد یعقوبی» و «آیدا کیخایی» در اجرای این نمایش از انیمیشن و نقاشی پخش شده بر پرده نیز استفاده می­ کنند تا دنیای نویسنده را از کودکی تا روزی که چهارصد اثر خلق کرده است، به تصویر بکشند. نمایش بیشتر بر دیالوگ استوار است، اما نمی­توان نقش بازی­ ها را نیز در آن نادیده گرفت. بازی «پیام دهکردی» در نقش توپلفسکی بسیار دلنشین و جذاب از کار در آمده است، شخصیتی که می­ توان او را به نوعی مرکز پنهان خشونت نیز دانست. «نوید محمدزاده» نیز در نقش اریلِ عصبانی خوش نشسته و بازی «علی سرابی» در نقش مایکل نیز جذابیت­ های خودش را دارد.

این نمایش دوبار در تماشاخانه ایرانشهر و فرهنگسرای ارسباران به روی صحنه رفته که در دومی «احمد ساعتچیان» به گروه اضافه و «احمد مهران­فر» از گروه کم شده است، اما فیلم تئاترِ آن با بازی مهران­فر موجود بوده و دیدنش می­ تواند اتفاق خوبی در این روزهای دور بودن از تئاتر باشد.

 

 

 

  • samaneh ostad

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی