داستانی از بلاتکلیفی
«رضا»، داستان تنهایی و بلاتکلیفی آدم ها در پوسته ی شوخی و خنده های جمعی و ظاهر خوش اجتماعی است. آدم هایی که به راحتی با دیگران ارتباط برقرار کرده، آنها را سر ذوق می آورند و می توانند با هر کسی متناسب با شرایط و شخصیت شان ارتباط برقرار کنند. کسانی که از سلاح شوخی و بامزگی در مقابل تیر و ترکش های تنهایی و رها شدگی استفاده می کنند اما این سلاح هم نمی تواند نجات شان دهد.
علیرضا معتمدی، فیلمی برای امروزِ ایران ساخته است. او به درستی نسل جدید و رابطه های امروز را می شناسند و به شکلی آگاهانه آن را روایت کرده است. داستان رضا همزمان می شود با داستانی که رضای قصه به تازگی نوشته است. داستانی در رثای عشق که می تواند در هفت روزِ مقدس، مُرده ای را زنده کند.
بازی های فیلم رضا همانند شخصیت خود رضا به شدت دوست داشتنی و واقعی است. مخاطب دیالوگ ها و خنده هایی واقعی می شنود، نگاه هایی واقعی می بیند و رابطه های واقعی را نظاره گر می شود. بازیگران فیلم رضا همگی در نقش خود خوب ظاهر شده و به ساختن فضای فیلم کمک کرده اند.
دیالوگ های شوخ طبعانه علیرضا معتمدی را هم می توان یکی از نقاط قوت فیلم دانست. دیالوگ هایی که به شدت امروزی و بدون تکلف بیان شده اما لبخند را به لب مخاطب می آورند. مخاطب قرار نیست با دیدن فیلم رضا قهقهه سر دهد، اما با شنیدن دیالوگ های بین او و دختر فامیل و همین طور نحوه ی رابطه ی گرفتنش با ویولت لبخند خواهد زد. او بی شک دیالوگ های جدید و بامزه ای را هم در صحنه ی مهمانی خانه مادر فاطی خواهد شنید.
یادداشت کامل این فیلم را می توانید در مجله فرهنگی هنری آرادمگ مطالعه کنید.