فیلم، تئاتر و کتاب

اینجا "درباره نویسی" می کنم

فیلم، تئاتر و کتاب

اینجا "درباره نویسی" می کنم

فیلم، تئاتر و کتاب

من سمانه استاد هستم و اینجا مکانی است که در آن درباره علائق م می نویسم: فیلم، تئاتر و کتاب. اسمش را نقد نمی گذارم، «درباره نویسی» می گذارم. نوشتن درباره ی آثار دیگران باعث می شود دقت بیشتری موقع دیدن یا خواندن خرج کنم و دوست دارم این دقت را در جایی ثبت نمایم.
بسیاری از مطالبی که اینجا گذاشته شده، پیشتر در نشریات و وبسایت های دیگر منتشر شده است. آنها را اینجا می گذارم تا درباره نویسی هایم در جایی گرد آمده باشند.
(این وبلاگ در حال تکمیل است)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱۰۴ مطلب با موضوع «فیلم» ثبت شده است

 

 

اکران مرداد ماه فیلم های کوتاه

 

مجموعه فیلم کوتاه «پنجگاه» این روزها در گروه هنر و تجربه در حال اکران است. این مجموعه شامل پنج فیلم کوتاه به نام های «500 مثقال طلا»، «پرده توری»، «ملاقات محرمانه خانم و آقا»، «باران های موسومی» و «پرگار» است.

 

یادداشت کامل فیلم های این مجموعه را می توانید در مجله فرهنگی هنری آرادمگ مطالعه کنید. 

 

 

  • samaneh ostad

 

 

قسم بدون قاف: سَم

 

تنابنده قسم را در مورد یک قوم ساخته، اما به نوعی یک ملت را نشانه گرفته است. آدم  های اتوبوس و اطمینانشان به قاتل بودن بهمن، از تاثیری می آید که دیدن فیلم بازسازی قتل رویشان گذاشته. اگر در این آدم ها دقیق شویم، ما به ازاهای بیرونی بسیاری را می توانیم برایشان بیابیم. آنها اطمینان به قاتل بودن فردی دارند که ثابت می شود بی گناه است. این اطمینان را کم در جامعه ندیده ایم. جوی که راضیه در اتوبوس به وجود آورده به خوبی نشان می دهد که مسافران آن فقط جو زده شده و تحت تاثیر فضا، حاضر به قسم خوردن شده اند. این اطمینان اما نرسیده به مشهد از دست می رود.

قسم در زیرمتن خود به این روش تعیین حکم نقد وارد می کند. اگر مسافران این اتوبوس تحت تاثیر جوسازی های راضیه به مشهد رسیده و قسم خورده بودند، بهمن بی گناه اعدام می شود. در فیلم این اتوبوس به مقصد نمی رسد و عدالت نه توسط قانون، بلکه توسط اتفاق در زندگی راضیه، خسرو و بهمن برقرار می شود. 

با دیدن قسم می توان بارها به احکامی فکر کرد که می توانند همچون بادی که از این سو به آن سو می رود، طناب دار را عادلانه یا ناعادلانه از یک فرد به سوی فرد دیگری ببرند. قسم نشان می دهد گاهی با جو زده کردنِ مردمی که فکر کردن در مرامشان نیست، می شود به راحتی عدالت را جا به جا کرد. 

 

 

یادداشت کامل این فیلم را می توانید در مجله فرهنگی هنری آرادمگ مطالعه کنید. 

 

 

  • samaneh ostad

 

 

 

پرتره ای از مشهورترین قاضی جنایی کشور

 

مستندِ قاضی و مرگ، پرتره ای تکان دهنده از زندگی قاضی عزیزمحمدی است و مخاطب را با حقایقی در مورد این فرد آشنا می کند. نام فیلم و پس از آن آمار ارائه شده در فیلم نشان دهنده ی نقش مستقیم قاضی عزیزمحمدی در مرگ چهار هزار نفر در طول بیش از چهل سال قضاوت است. این آمار مخاطب را آماده ی رو به رو شدن با فردی می کند که توانایی امضای حکم اعدام چهار هزار نفر را داشته و این پیش زمینه را به وجود می آورد که او چنان مردی سنگدل است که توانسته این احکام را صادر کند.

با رو به رو شدن با قاضی عزیز محمدی اما ذهنیت مخاطب تغییر می کند. او فردی است که با اطمینان اعلام می کند در طول سالهای قضاوتش خطایی نکرده و از حکم هایی که صادر نموده مطمئن است. فیلمساز به آرامی وارد زندگی این قاضی معروف شده و به جزئیات آن می پردازد. زندگی آرام در کنار همسری که عاشقانه، شوهرش را دوست داشته و مطمئن است که هیچ یک از این چهار هزار حکم، اشتباه نبوده است. در این زندگی نمایش صحنه های قتل و خشونت و صحبت درباره ی آنها، به امری روزمره تبدیل شده و لپتاپ عزیزمحمدی در هنگام ناهار و دیگر اوقات، این صحنه ها را به خانواده نشان داده و خودش در مورد جزئیات پرونده حرف می زند.

 

یادداشت کامل این فیلم را می توانید در مجله فرهنگی هنری آرادمگ مطالعه کنید. 

 

 

  • samaneh ostad

 

 

وقتی آب به رویا تبدیل می شود

 

خواب آب فیلمی است که با توجه به المان هایش از جمله موبایل هوشمند امیر، در زمان فعلی می گذرد اما روایت داستان از جنس امروز نیست. بی شک موضوع مطرح شده در خواب آب معضلی جهانی و صد البته جدی مخصوصا در ایران است. فیلم های زیادی در مورد کمبود آب ساخته شده که یکی از تاثیرگذارترین و جدیدترین آنها مستند «تالان» ساخته «محمد صادق دهقانی» است. خواب آب نیز فیلمی مهم در این زمینه است که به خوبی دنیای بدون آب را نشان می دهد. مهرانفر اما از داستانی امروزی برای این روایت استفاده نکرده و دست به دامان قصه و افسانه شده است.

داستان عروس قنات و باور مردم به آن، در زمانه ی فعلی داستانی کهنه حساب می شود. اما مهرانفر با تلفیق این داستان کهن و معضلی امروزی داشته سعی دارد تا روایت فیلمش را از خشکسالی نجات داده و با تزریق داستانی عاشقانه، آن را غنی کند. این تلفیق ولی نمی تواند آن قدر جذاب شود که مخاطب را همراه کند. شاید اگر مهرانفر المان های امروزی، مانند موبایل امیر را از فیلم حذف کرده و داستان فیلم را به سالهای گذشته منتقل می کرد، یا حتی زمان را به کلی از فیلم حذف می نمود، عروس قنات می توانست موضوعی جذاب برای مخاطب باشد. اما ترکیب این داستان و زندگیِ نوین، ترکیبی قابل باور نیست و نمی شود با شخصیت امیر به عنوان شخصیت اصلی که فیلم با او شروع و تمام می شود، همراه شد. در میان شخصیت های فیلم، تنها پیرمرد قابل باور از کار در آمده است، آن هم به خاطر اعتماد عظیمی که به کارش دارد. او ایمان دارد آب دوباره به قنات بازخواهد گشت، ایمانی در بازی ناهید و امیر دیده نمی شود و طبیعی است که مخاطب نتواند با آنها همراه شود.

 

یادداشت کامل این فیلم را می توانید در مجله فرهنگی هنری آرادمگ مطالعه کنید. 

 

 

  • samaneh ostad

 

 

شاعرانه ای از استادِ شَعرباف

 

حسینی در این فیلم یک تیر و چند نشان زده است. هم به زادگاهش، یزد، ادای دین کرده و به معرفی آن و نمایش زیبایی ها و آرامش عجیب این شهر پرداخته است، هم شغل شعربافی و استاد حسین نیکخواه را معرفی می کند، هم به صورت گذرا به شغل های سنتی دیگر، مانند شغل دوست حاج حسین اشاره کرده و به پتانسیل های یزد برای پذیرش توریست نیز می پردازد. در خلال همه ی این امورِ مستندگونه، قصه هم تعریف کرده و مخاطب را به خوبی با خود همراه می کند.

در پنج، زمان مفهوم دیگری می یابد و فقط با ساعت، دقیقه و ثانیه نشان داده نمی شود. تعریف ثانیه به زندگی منتقل شده و آدم ها بر حسب ثانیه ها رفتار می کنند. در پنج، تمام مردم شهر خود را با ساعت حاج حسین تنظیم کرده و گویی با رجوع حاج حسین به خود، آنها نیز به خود و درونشان رجوع کرده و خود را با قلب شان هماهنگ می کنند.

زمان در پنج کُند می گذرد؛ اما این کُندی دلنشین لازمه ی روایت حسینی از داستانش بوده و نمایش جزئیات و نظم لحظه به لحظه ی زندگی حاج حسین است که به فیلم معنا می دهد. تا پیش از خراب شدن ساعت، فیلم بیشتر جنبه ی مستند دارد، اما پس از آن است که تازه وجه داستانی آن رو آمده و به درستی خودنمایی می کند. این حرکت بر روی مرز مستند و داستانی و همراهی درست قصه، تصویر و واقعیت ها در پنج، آن را تبدیل به فیلمی می کند که در این دنیای سرعت، پیشرفت و تکنولوژی، مخاطب را به زندگی، آرامش و نظم درونی دعوت می کند. پنج بی شک یکی از بهترین فیلم های اکران شده در گروه هنر و تجربه است که با زبان بین المللی خود یعنی بیان قصه در قالب تصویر، می تواند مخاطب خاص و عام، داخلی و خارجی را با خود، زیبایی ها و شاعرانگی اش همراه کند. 

 

یادداشت کامل این فیلم را می توانید در مجله فرهنگی هنری آرادمگ مطالعه کنید. 

 

 

  • samaneh ostad