
لوطیِ بی طوطی
در سوی دیگر، به هر دلیلی، براهیمی طوطی و سنگ صبور آکل را از قصه حذف کرده و هیچ جایگزینی برایش قرار نداده است؛ طوطی ای که خود شخصیت داشته و حاوی خبر عشق برای مرجان است، طوطی ای که تنهایی آکل را به خوبی نشان می دهد و او را عمیق تر می سازد. در قصه براهیمی کاکارستم هم عاشق سینه چاک مرجان شده، اما وقتی حرف عشق آکل به زبان ها می افتد با مردانگی ای که در شخصیت کاکا نیست، خودش را کنار می کشد و به آکل بیان می دارد که این کار را به او خاطر او کرده است.
براهیمی تغییرات زیادی در داستان بی نقص صادق هدایت داده است که تبدیل کردن داش آکل به «مش آکل» را می توان جزئی قلمداد کرد؛ اما اینکه این تغییرات و خاص تر کردن داش آکل و فاصله گرفتنش از فیلم کیمیایی آیا کمکی به قصه کرده است یا نه جای بحث دارد؛ تغییرات فیلمنامه تنها مخاطب آگاه را که قطعا به عشق دیدن داش آکل به سینما آمده است با هر شخصیت و قصه ای غیر از آن مواجه کرده و دلسردش می کند.
محمد عرب فیلمنامه را با این تغییرات جلوی دوربین برده و در راستای فاصله گرفتنش از فیلم کیمیایی دست به انتخاب های عجیبی برای شخصیت هایش زده است. انتخاب مهران غفوریان که دیدنش روی پرده بینده را یاد جوک و خنده می اندازد در نقش کاکا رستم، انتخاب محسن افشانی و نیما شاهرخ شاهی در نقش شاگردهای آکل و علی صادقی در نقش برادر مرجان، امکان تبدیل شدن این فیلم به کمدی را بسیار بالا برده و چه بسا در صحنه هایی اتفاق افتاده است. حسین یاری تمام تلاشش را برای داش آکل بودن می کند و باید پذیرفت که آکل بودن به او می آید، خصوصا با خاطره ای که از نقش آفرینی او در سریال شب دهم در ذهنمان مانده است؛ اما شخصیت آکلی که تعریف شده ی این فیلمنامه است باز هم داش آکل کاملی با وجود خوب بودن یاری نیست. داش آکلِ فیلم عرب از یک جوانمرد قداره بند و مسئول تبدیل به یک شخصیت تماما سفید می شود. داش آکلِ داستان هدایت، انسان است، انسانی که عاشق می شود، شراب می نوشد، با زن می رقصد، کاکا رستم را در قهوه خانه سکه یک پول می کند، مردی که هم روی سیاه دارد و هم سفید و کاملا همذات پنداری مخاطب را بر می انگیزد؛ اما داش آکلِ عرب مخاطب را پس می زند؛ او تماما خوب و کامل است، خوبِ مطلق! و همین خوب بودنش او را به فرشته بودن نزدیک می کند تا انسان بودن و باعث فاصله گرفتن مخاطب از آکل می شود.
یادداشت کامل این فیلم را می توانید در مجله فرهنگی هنری آرادمگ مطالعه کنید.