رازی که راز ماند
نکته مهم دیگر در این مستند حفظ کردن خط اصلی روایت و صادر نکردن حکمی قطعی و یک طرفه در مورد پرونده مسکوت رزم آرا است. فیلمساز حکم قطعی نمی دهد، نظر بیننده را در مورد آنچه تا کنون درباره قتل رزم آرا خوانده عوض نمی کند، اما گزینه های دیگری را هم روی میز قرار داده و احتمال دست داشتن افراد دیگری در مرگ رزم آرا را مطرح می کند. مهم ترین نکته این است که فیلمساز فقط به گزینه های روی میز می افزاید؛ ولی دست به انتخابی قطعی نمی زند و همین باعث می شود که در پایان فیلم، بیننده به دلیل اصلی مرگ رزم آرا و قاتل اصلی او پی نبرد و این بی طرفی مهمترین نکته در ساخت این مستند است.
عمادی در مصاحبه های فیلم نیز دقت زیادی به خرج داده و سراغ هر کسی نرفته است، او افرادی را انتخاب کرده که به طور مستقیم به روز حادثه و آن دوران مربوط می شوند و مانند بسیاری از مستند ها فقط به حضور صرف کسی که آن روزها را به یاد داشته باشد اکتفا نکرده است. با توجه به گذشتن نزدیک به هفتاد سال از مرگ رزم آرا و از دنیا رفتن بسیاری از افرادی که در زمان او نقش آفرین بوده اند، عمادی از میان انتخاب های محدود بهترین گزینه ها یعنی عبد خدایی و حسین طهماسبی که در مسجد شاه در روز قتل رزم آرا حضور داشتند و صد البته علی طهماسبی، برادر متهم ردیف اول را برای مصاحبه برگزیده است.
استفاده از تصاویر خوب و مناسب از اشخاص مهم آن روزها از جمله دکتر مصدق و آیت الله کاشانی به تماشاگر برای ارتباط گرفتن با پرونده این قتل کمک می کند. یکی از نمونه های کوچکی که می توان مثال زد رفتن به جلسه بازجویی از آیت الله کاشانی ( که این بخش فیلم به صورت انیمشن و نریشن روی آن است) با مقدمه ای از عکس ایشان که لبخند مرموزی روی لب دارد، انتخابی جذاب و هوشمندانه است.
پ.ن: یادداشت کامل این فیلم را می توانید در مجله فرهنگی هنری آرادمگ مطالعه کنید.