فیلم، تئاتر و کتاب

اینجا "درباره نویسی" می کنم

فیلم، تئاتر و کتاب

اینجا "درباره نویسی" می کنم

فیلم، تئاتر و کتاب

من سمانه استاد هستم و اینجا مکانی است که در آن درباره علائق م می نویسم: فیلم، تئاتر و کتاب. اسمش را نقد نمی گذارم، «درباره نویسی» می گذارم. نوشتن درباره ی آثار دیگران باعث می شود دقت بیشتری موقع دیدن یا خواندن خرج کنم و دوست دارم این دقت را در جایی ثبت نمایم.
بسیاری از مطالبی که اینجا گذاشته شده، پیشتر در نشریات و وبسایت های دیگر منتشر شده است. آنها را اینجا می گذارم تا درباره نویسی هایم در جایی گرد آمده باشند.
(این وبلاگ در حال تکمیل است)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • samaneh ostad
  • samaneh ostad
  • samaneh ostad

 

 

کتاب «فلسفه ترس»

تنها باید از ترس ترسید

 

 

نویسنده: لارس اسوندسن

مترجم: خشایار دیهیمی

انتشارات: نشر گمان

قیمت: 30000/ چاپ هفتم / 1397

تعداد صفحات: 237

 

«چه تجربه ای است زیستن در ترس، مگر نه؟

بردگی همین است و بس»

نویسنده پس از بیان چرایی نوشتن «فلسفه ترس»، در فصل اول با نگاهی به سفر با هواپیما ترس را توصیف می کند. اینکه مسافران هر روز بیشتر مورد بازرسی قرار می گیرند. این سخت گیری ها به خاطر حمله های تروریستی است که انجام نشده و در واقع پیشگیری برای این نوع حمله ها در آینده است. مسافران نیز بی هیچ اعتراضی این محدودیت در آزادی را پذیرفته اند تا از احتمال خطری در آینده مصون بمانند. سپس نویسنده جمله ای از ژان پل سارتر را نقل می کند که : «یک احساس به کلی جهان را دگرگون می کند.» چرا که جهان انسان ایمن با جهان انسان ترس خورده فرق دارد.

  • «به هنگام ترس با چیزی بیرون از خودمان مواجه هستیم، چیزی که خواسته ما را نفی می کند. ما در زندگی مان از این هراس داریم که چیزهای مهمی ویران یا از ما ستانده شوند، چیزهایی نظیر آزادی مان، شان و شرفمان، سلامتی مان، مقام و مرتبت اجتماعی مان،  - و در نهایت خودِ زندگی مان. ما فقط نگران خودمان نیستیم، بلکه نگران دیگران هم هستیم، خصوصا نگران عزیزمان. وقتی چیزهای مهم به خطر می افتند، ترس واکنشی عادی و طبیعی است. ما می خواهیم از خودمان در برابر چنین تهدید ها و خطرهایی محافظت کنیم. و زندگی انسان هراس آلود است. همان گونه که مونتی می گوید: «آسیب پذیری و شکنندگی ما بدان معناست که بیش از آنکه می کوشیم به دست آوریم چیزهایی هست که می خواهیم از آنها بگریزیم. »»  صفحه 24

 

  • «هیچ ترسی بالاتر از آسیب دیدن از چیزی ناشناخته نیست. آدم می خواهد بداند چه چیزی در کمینش است یا چه بلایی قرار است سرش بیایدآ آدم می خواهد آن چیز را بشناسد یا دست کم جای آن چیز برایش معلوم باشد.» صفحه 66

 

  • «ترس به جهان رنگ می دهد. جهانی بدون ترس جهانی سخت ملال آور است.  اگر از نظر بیوشیمیایی بگوییم، ترس همخانواده کنجکاوی است، و به همین دلیل مهم است که فیلم های پر هیجان و تجربه های هیجان انگیز این همه سرگرم کننده و خوشایند هستند.» صفحه 134

 

  • «ما هر روز عملا در موقعیتی که درگیریش هستیم به افراد اعتماد می کنیم اعتماد می کنیم که غذای مسموم به ما نمی دهند، راستش را به ما می گویند، نمی خواهند سرمان کلاه بگذارند و غیره. ممکن است از این اعتماد سوءاستفاده هم بشود اما این سوءاستفاده استثناست نه قاعده. بدون اعتماد هیچ کارمان پیش نمی رود.» صفحه 166

 

یادداشت کامل معرفی این کتاب را می توانید در مجله فرهنگی هنری آرادمگ مطالعه کنید.

 

 

  • samaneh ostad

 

 

 

رونمایی از چهره ی لوکس ایران

 

شاید اگر «امیر عربی»، نویسنده این اثر، به جای سه زاویه دید، از یک زاویه دید اما با جزئیات بیشتر استفاده می کرد فیلم باور پذیرتر می شد. تمامی ضربه های این آدم ها به یکدیگر را می شد در یک زاویه دید نیز نشان داد به شریط اینکه چالش هایی نیز برای روند داستان در نظر گرفته شود و همه چیز این قدر سهل و ممتنع و بدون مانع انجام نگردد.

در سراسر فیلم، همه ی کارها بدون مانع انجام می شود. رویا تصمیم می گیرد پول های سعید را از چنگش در آورد و این روند، بدون کوچکترین مانعی انجام می شود. لاله با همه ی این آدم ها دست به یکی می شود و هیچ اتفاقی برایش نمی افتد. سعید پولش را تمام و کمال از دست می دهد، اما همچنان در مناقصه حضور دارد. حتی اگر رویا پول را به او برگردانده باشد، باز هم هیچ خاطری از او مکدر نشده است. نویسنده برای این شخصیت ها هیچ مانعی قرار نداده و تنها با غافلگیری آنها را با واقعیت و پایان کار رو به رو می کند.

ایده اصلی، اصل خود را بر غافلگیری گذاشته، اما این غافلگیری ها هوشمندانه اتفاق نمی افتد و کاملا چیده شده و بدون دردسر است. شاید اگر ایده اصلی همان طور که به ظاهرِ لاکچری خود توجه کرده، به روند قصه نیز توجه می کرد و چالش هایی بر سر راه این شخصیت ها قرار می داد، می توانست فیلمی غنی هم در تصاویر زیبا و هم در قصه باشد. اما این اتفاق نمی افتد و از ایده اصلی تنها تصاویر زیبای کیش و زندگی لوکس آدم هایی در یادمان می ماند که از ایران همیشگی به دور اما جزئی از آن هستند.

 

یادداشت کامل این فیلم را می توانید در مجله فرهنگی هنری آرادمگ مطالعه کنید. 

 

 

  • samaneh ostad