فیلم، تئاتر و کتاب

اینجا "درباره نویسی" می کنم

فیلم، تئاتر و کتاب

اینجا "درباره نویسی" می کنم

فیلم، تئاتر و کتاب

من سمانه استاد هستم و اینجا مکانی است که در آن درباره علائق م می نویسم: فیلم، تئاتر و کتاب. اسمش را نقد نمی گذارم، «درباره نویسی» می گذارم. نوشتن درباره ی آثار دیگران باعث می شود دقت بیشتری موقع دیدن یا خواندن خرج کنم و دوست دارم این دقت را در جایی ثبت نمایم.
بسیاری از مطالبی که اینجا گذاشته شده، پیشتر در نشریات و وبسایت های دیگر منتشر شده است. آنها را اینجا می گذارم تا درباره نویسی هایم در جایی گرد آمده باشند.
(این وبلاگ در حال تکمیل است)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

 

 

(این مطلب در صفحه تئاتر روزنامه «هفت صبح» به تاریخ 25 شهریورماه 99 منتشر شده است.) 

دوستان مرجوعی

 

 

نویسنده: گابور راسوو

کارگردان: امیر محمد ابراهیمی

بازیگران: علی قانعی/ صبا پویشمن/ عباس صابری/ مهشید آقاخانی

مکان اجرا: تالار مولوی

 

یکی از مهم­ ترین ویژگی­ های تالار مولوی بازه­ ی وسیع، متنوع و متفاوت اجراهایی است که در این سالن به روی صحنه می­ رود و این ویژگی را در کمتر سالن تئاتری در کشور می­ توان دید. «دوستان کُمُدی» یکی از همین نمایش­ های متفاوت است که این روزها بر صحنه مولوی در حال اجراست.

«دوستان کُمُدی» درباره­ ی دوست حرف می ­زند، دوستانی که می­ توان آنها را در کمد نگه داشت بی ­آنکه اعتراضی بکنند. میتوان آنها را خرید و باز پس فرستاد تا کنار اجناس برگشت خورده و معیوب در زیر دستگاه پرس له شوند. می­ توان آنها را در حد اشیایی بی ­ارزش که تنها جایگاهشان در کمد و پنهان از چشم دیگران است نگه داشت، هر چند وقت یکبار بیرون­شان آورد، تمیزشان کرد و دوباره سر جایشان گذاشت. «دوستان کُمُدی» داستان خرید و فروش دوست است، دوستی که چون شی ­ای بی­ارزش بتوان هر بلایی بر سرش آورد، بی­ آنکه متوجه این مهم بود که او نیز جان، روح و احساس دارد.

ژک و اونیل زن و شوهری­ اند که بعد از سال ها زندگی مشترک، برای فرار از روزمرگی و درگیر نشدن در مراحل و مخارج طلاق تصمیم گرفته­ اند دو دوست برای خود بخرند، پس به بازار رفته و با خریدهایی که در سبد خریدشان است به خانه باز می­ گردند. دوستانشان زوجی­ اند به نام­ های ژولیت و گی. آنها این زوج را انتخاب کرده­ اند چون ژولیت آن­قدر لاغر نیست که حسادت اونیل را برانگیزد و گی نیز آن­قدر خوش و قد و بالا نیست که با ژک برابری کند. آنها دوستانشان را در کُمُدی جا داده و برای بازی کردن، تایید گرفتن، مسخره کردن، کتک زدن، از گرسنگی و تشنگی آزار دادن و فرو نشاندن خشم و رفتارهای بیمارگون و احماقانه­ ی خود از آنها استفاده می­ کنند و دوستان کُمُدی راهی ندارند جز تن دادن به تمامی خفت­ هایی که می­ توان نثار یک انسان کرد یا جان دادن زیر دستگاه پرس.

رفتارهای بیمارگون زوج اول، مخاطب را با این واقعیت رو به­ رو می­ کند که قدرت می­ تواند انسانیت را نابود کند، اتفاقی که در نمایش «دوستان کُمُدی» می ­افتد. این زوج رفته رفته بیشتر و بیشتر از قدرتی که به واسطه­ ی شهروندی کشوری پیشرفته و توان مالی دارند، استفاده کرده و زوجی را که از جهان سوم به دنیایی مثلا بهتر پناه آورده ­اند تا سر حد مرگ آزار می ­دهند. این زوج حتی به خودشان نیز رحم نمی­ کنند و این بی ­رحمی را نثار یکدیگر نیز می­ سازند.

صحنه ­ی خالی نمایش که از دو مربع تو در تو تشکیل شده، یکی از خالی ­ترین صحنه­ هایی است که توانسته آنچه را لازم است به مخاطب منتقل کند. در کنار همه­ ی این ها بازی بی ­نظیر بازیگران است که «دوستان کُمُدی» را به نمایشی جذاب برای دیدن بدل می­ سازد، بازیگرانی که هر کدام در نقش خود عالی ظاهر می ­شوند. نمایش از حضور فردی برتر نیز استفاده می­ کند، کسی که ساعت را اعلام کرده، به ژولیت و گی کمک می­ کند از سبدهای خرید پیاده شوند یا وقتی شلوغی و سر و صدای این چهار نفر بیش از حد می ­شود با حضور خود آنها را به سکوت و آرامش دعوت می­ کند، همچون سیاستمدارانی که خود این شرایط تبعیض و خفت را به وجود آورده ­اند و حضورشان نمادی از صلح به حساب می­ آید. «دوستان کُمُدی» نمایشی دیدنی اما کمی طولانی است که اگر از کش­دار بودن برخی صحنه­ ها کم می­ شد، می­ توانست به نمایشی برای چند باره دیدن بدل شود.

 

 

  • samaneh ostad

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی