فیلم، تئاتر و کتاب

اینجا "درباره نویسی" می کنم

فیلم، تئاتر و کتاب

اینجا "درباره نویسی" می کنم

فیلم، تئاتر و کتاب

من سمانه استاد هستم و اینجا مکانی است که در آن درباره علائق م می نویسم: فیلم، تئاتر و کتاب. اسمش را نقد نمی گذارم، «درباره نویسی» می گذارم. نوشتن درباره ی آثار دیگران باعث می شود دقت بیشتری موقع دیدن یا خواندن خرج کنم و دوست دارم این دقت را در جایی ثبت نمایم.
بسیاری از مطالبی که اینجا گذاشته شده، پیشتر در نشریات و وبسایت های دیگر منتشر شده است. آنها را اینجا می گذارم تا درباره نویسی هایم در جایی گرد آمده باشند.
(این وبلاگ در حال تکمیل است)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نمایش راز نقل آخر» ثبت شده است

 

 

(این مطلب در صفحه تئاتر روزنامه «هفت صبح» به تاریخ 17 تیر ماه 99 منتشر شده است.)

داستان عشق و سلوک

 

 

نویسنده و کارگردان: حسین تفنگدار

بازیگران: میلاد تفرشی/ مهدی کمیلی/ کوروش رخشنده پی/ آنا ذرشین/ شیرین امامی/ محسن میرهاشمی/ مهدی ابراهیمی/ حامد پیراسته/ کسرا ریاحی وفا

 

پدر مجدالدین که مشروطه خواه بوده به دستور محمدعلی شاه قاجار اعدام می ­شود. حال مجدالدین قصد دارد برای انتقام خون پدر، محمدعلی شاه را ترور کند. او برای این انتقام لحظ ه­شماری می­ کند اما وقتی وارد کاخ می­ شود با شاهزاده خانمی رو به­ رو می­ گردد که تمام نقشه ­هایش را نقش بر آب می­ کند. مجدالدین به شاهزاده خانم دل می­ بندد و جریان قصه عوض می ­شود. این اتفاقات در گذشته افتاده و حال پیرمردی که در آن دوران نقش مهمی داشته در حال تعریف آنها برای جوانکی لوطی است.

«راز نقل آخر» روالِ خطیِ قصه­ گویی را رعایت نکرده و زمان را بر هم می ­زند. این نمایش با روایتی در زمان حال شروع شده و با فلش­ بک­ هایی که به گذشته می ­زند، راز داستان را فاش می­ کند. در ابتدا مرشد شروع به پرده­ خوانی می­ نماید، اما کارگردان به جای اینکه نقاشی آدم­ ها را روی پرده نشان دهد، این شخصیت­ ها را مستقیم به روی صحنه آورده و دور تا دور صحنه می ­نشاند و با اشاره­ ی مرشد، شخصیت از جای خود برخاسته و به بازی می­ پردازد. نمایش صحنه­ ی ثابتی دارد و از ابتدا با تماشاگر قرارداد می­ شود که مکان­ ها بر حسب نامی که از آنها برده می­ شود یا پوششی که زنان در آن مکان برمی ­گزینند، تغییر می ­کند؛ مثلا مرشد به کاخ اشاره کرده یا از بازار نام می ­برد و مخاطب این صحنه­ ی ثابت را کاخ یا بازار در نظر می­ گیرد.

«حسین تفنگدار» نمایش «راز نقل آخر» را با میزانسنی میدانی در صحنه­ ی قاب عکسیِ تالار سنگلج به روی صحنه آورده. او میزانسن ­هایش را بر اساس تعزیه انتخاب کرده و همچون تعزیه بازیگرها را روی صحنه نگه داشته است. وی از زبان یکدستی برای روایت این نمایش استفاده نموده، زبانی که به شاعرانگی نزدیک می­ شود و ابیاتی که به صورت دسته جمعی بر روی صحنه توسط بازیگرها خوانده می ­شود نیز هم می ­تواند ریتم نمایش را تندتر کند و هم آن را برای مخاطب دلنشین ­تر گرداند.

نمایش از بازی­ های خوبی نیز بهره برده؛ به عنوان مثال می ­توان به بازی بازیگرِ نقش مرشد اشاره کرد، بازیگری که در دو نقش همزمان بازی می­ کند. او جوانی، خامی و غرورِ درباری­ اش در گذشته و فروتنی و مرشدیِ حالش را هم زمان بازی کرده و به خوبی توانسته است توازن بین این دو نقش را برقرار کند و از مسیر هیچ یک از آنها خارج نشود.

نمایش «راز نقل آخر» با انتقام شروع می­ شود، اما با عشق و سلوک خاتمه می ­یابد. مجدالدینِ جوان و انتقام ­جو در موهبت عشق گرفتار شده و از انتقام عقب می­ کشد. حال دیگر انتقام برای او اولویت نیست، بلکه این شاهزاده است که برای او اهمیت دارد و خوشحالی و خوشبختی اوست که مجدالدین را خوشحال می ­کند نه انتقامی تلخی و نارس. عشق هم مجدالدین را رشد می ­دهد و هم شاهزاده خانم را، چراکه شاهزاده ­ی جوان و زیبا نیز با دیدن مجدالدین دل به عشق او می ­بازد و کاخ و ثروت را فراموش می­ کند. او راضی می شود خوشبختی را با مجدالدین در خانه­ ای کوچک در همهمه­ ی شهر بیاید، اما بی عشق به کاخ بازنگردد؛ مخصوصا که پدرش برای او شوهری اجباری برگزیده است. در سوی دیگر مرشدِ جوان نیز با عشق به سلوک می­رسد. او که در دوره­ ی جوانی یکی از ستمکارترین مردان زمانه­ ی خود بود با توفیقِ اجباری ازدواجش با شاهزاده، به او دل می­ بازد اما زمانی که گمان می­ کند باعث مرگ شاهزاده شده، سر به کوه و بیابان می­ گذارد و این حادثه او را به سوی رستگاری می ­برد.

نمایش «راز نقل آخر» که در اردیبهشت ماه 98 به صحنه رفت داستان عشق بود و سلوک و متن و کارگردانی «حسین تفنگدار» در کنار بازی خوب بازیگران و موسیقی ایرانی زنده، آن را به تجربه ­ای شیرین برای دیدن تبدیل نمود.

 

 

  • samaneh ostad