فیلم، تئاتر و کتاب

اینجا "درباره نویسی" می کنم

فیلم، تئاتر و کتاب

اینجا "درباره نویسی" می کنم

فیلم، تئاتر و کتاب

من سمانه استاد هستم و اینجا مکانی است که در آن درباره علائق م می نویسم: فیلم، تئاتر و کتاب. اسمش را نقد نمی گذارم، «درباره نویسی» می گذارم. نوشتن درباره ی آثار دیگران باعث می شود دقت بیشتری موقع دیدن یا خواندن خرج کنم و دوست دارم این دقت را در جایی ثبت نمایم.
بسیاری از مطالبی که اینجا گذاشته شده، پیشتر در نشریات و وبسایت های دیگر منتشر شده است. آنها را اینجا می گذارم تا درباره نویسی هایم در جایی گرد آمده باشند.
(این وبلاگ در حال تکمیل است)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نشر گمان» ثبت شده است

 

 

 

کتاب «سینمای عباس کیارستمی»

گشت و گذاری در سینمای کیارستمی

 

نویسنده: روبرت صافاریان

انتشارات: روزنه

قیمت: 18000 / چاپ اول / 1395

تعداد صفحات: 256

 

«روبرت صافاریان» در کتاب «سینمای عباس کیارستمی» به این سوال که چرا کتابی درباره کیارستمی نوشته است چنین پاسخ می دهد: « کیارستمی مهم ترین فیلمسازی ایرانی در سطح بین المللی است. فیلمشناسان بسیار معتبری می گویند او سبک و زبان سینمایی خاص خود را به وجود آورده است. در ایران کسانی، آگاهانه یا ناآگاهانه، از سبک او پیروی یا تقلید می کنند و از سبک کیارستمی وار گفتگو می شود. امروز بسیاری از اهالی کشورهای دیگر سینمای ایران و حتی کشور ایران را با او و فیلم های او می شناسند و کتاب ها و مقالات متعددی درباره او به زبان های خارجی نوشته شده است. در مقایسه با حجم انبوه نوشته هایی که به زبان های دیگر درباره کیارستمی وجود دارد، چیز اندکی به زبان فارسی درباره او به نگارش درآمده است، درحالی که دیدگاه های ایرانی درباره او به طور طبیعی بسیار متفاوت از دیدگاه های خارجی هاست. به همین سبب نیاز به تدوین کتاب جامعی درباره ی عباس کیارستمی، که همه دوره های فعالیتش را در بر بگیرد، بدیهی می نماید.»

صافاریان در این کتاب سینمای کیارستمی را به سه بخش تقسیم کرده است: پیش از انقلاب، از انقلاب تا اوائل دهه هشتاد و دهه هشتاد تا امروز. او در بخش نخست به بررسی فیلم های پیش از «مسافر» که اکثرا بی کلام بودند پرداخته، سپس به فیلم «مسافر» می رسد و در ادامه فیلم های آموزشی کیارستمی مانند «دو راه حل برای یک مساله»، «من می تونم» و «رنگ ها» را بررسی می کند. سپس به اولین فیلم بلند وی یعنی «گزارش» می رسد و در پایان جمع بندی کاملی از سینمای کیارستمیِ پیش از انقلاب ارائه می دهد.

در بخش دوم، صافاریان ابتدا کیارستمیِ پیش از جشنواره ها را موشکافی می کند. او از سال 58 و با فیلم «قضیه، شکل اول ... شکل دوم» شروع و با بررسی فیلم های «دندان درد»، «به ترتیب یا بدون ترتیب»، «همسرایان» و «همشهری ها»، به فیلم «اولی ها» در سال 1363 می رسد. پس از آن به بررسی «خانه دوست کجاست»، «مشق شب»، «کلوز آپ نمای نزدیک» و چهارگانه ی «زندگی ادامه دارد» شامل فیلم های «زندگی و دیگر هیچ»، «زیر درختان زیتون»، «باد ما را خواهد برد» و «طعم گیلاس» می پردازد و در نهایت این بخش را با بررسی فیلم « اَ ب ث آفریقا» به پایان می رساند. صافاریان این دوره ی سینمایی کیارستمی را با توجه به نام فیلم ها، فضا و موضوعات پرداخت شده در آنها، سینمای شاعرانه لقب می دهد.

در بخش سوم این کتاب، نویسنده به کیارستمیِ به شهر برگشته می رسد و در این راستا به بررسی فیلم «ده» می پردازد و پس از آن سراغ فیلم های تجربی کیارستمی مانند «شیرین»، «پنج» و «راه ها» می رود. صافاریان در فصل دوازدهم سراغ فیلم های خارجی کیارستمی رفته و «کپی برابر اصل» و «مثل یک عاشق» را مورد بررسی قرار می دهد.

روبرت صافاریان در کتاب «سینمای عباس کیارستمی» با تقسیم بندی درست و موشکافانه، بررسی تک تک فیلم ها و چگونگی ساخت آنها، خواننده را به خوبی به سینمای عباس کیارستمی وارد کرده و دیدی کامل از کارهای این هنرمند به مخاطب ارائه می دهد.

 

 

  • samaneh ostad

 

 

کتاب «هفت گنبد»

من سفرساز و او مسافرسوز

 

نویسنده: محمد طلوعی

انتشارات: نشر افق

قیمت: 19000/ چاپ اول / 1397

تعداد صفحات: 213

 

مجموعه داستان «هفت گنبد» را محمد طلوعی در قالب هفت سفر به کشور های سوریه، ارمنستان، لبنان، عرق، گرجستان، افغانستان و عمان نوشته است.

بخشی از داستان «لوح غایبان» چهارمین داستان این مجموعه که داستانش در عراق می گذرد را در زیر می خوانیم:

«نمی خواستم جوابم را به تعویق بیندازم، برای اینکه به فکر هم بیندازمش نبود. می دانستم فقط سکوت می کند، حتی شستش را توی دهانش نمی کند که گوشه ی ناخنش را بجود. سرتکان نمی دهد، پلک نمی زند، تایید و تکذیبی در هیچ چیزش نیست. گفتم: «از یه جایی می فهمی وقتی تنهایی هم تنها نیستی. خالی نیستی. دائم داری فکر می کنی که یکی بیاد و تنها نباشی. بعد اون آدم می آد و هیچ چیز از تنهاییت کم نمی شه، فقط زلم زیمبوهای زندگیت زیاد شده. آشناهات زیاد شدن، ظرف های توی کابینت زیاد شدن، کفشای جلو درت زیاد شدن. صبح به صبح هم چشم باز می کنی همون حالِ بدی رو داری که قبلا داشتی.» صفحه 96

 

 

  • samaneh ostad