فیلم، تئاتر و کتاب

اینجا "درباره نویسی" می کنم

فیلم، تئاتر و کتاب

اینجا "درباره نویسی" می کنم

فیلم، تئاتر و کتاب

من سمانه استاد هستم و اینجا مکانی است که در آن درباره علائق م می نویسم: فیلم، تئاتر و کتاب. اسمش را نقد نمی گذارم، «درباره نویسی» می گذارم. نوشتن درباره ی آثار دیگران باعث می شود دقت بیشتری موقع دیدن یا خواندن خرج کنم و دوست دارم این دقت را در جایی ثبت نمایم.
بسیاری از مطالبی که اینجا گذاشته شده، پیشتر در نشریات و وبسایت های دیگر منتشر شده است. آنها را اینجا می گذارم تا درباره نویسی هایم در جایی گرد آمده باشند.
(این وبلاگ در حال تکمیل است)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تماشاخانه سنگلج» ثبت شده است

 

 

(این مطلب در صفحه تئاتر روزنامه «هفت صبح» به تاریخ 18 شهریورماه 99 منتشر شده است.) 

اندر مصائب مخالف­ خوانی در تعزیه

 

 

نویسنده و کارگردان: داوود فتحعلی­ بیگی

بازیگران: منیژه داوری/ حمیدرضا معدن­کن/ امیر آزاد روستا

مکان اجرا: تماشاخانه سنگلج 

 

عمو هاشم به همراه گروهش تصمیم گرفته­ اند در راه تا رسیدن به مشهد در روستاهای مختلف تعزیه برپا کنند. در یکی از روستاها، پس از اتمام مراسم تعزیه، هر کدام از شبیه­ خوانان مهمان یکی از خانه­ های روستا می­ شوند و عموهاشم نیز به دعوت ننه رباب مهمان او می­ گردد؛ غافل از اینکه شوهر ننه رباب که ابتدا از عموهاشم استقبال گرمی می ­کند، نمی ­داند او اشقیاخوان است و با فهمیدن این موضوع رفتاری دیگر را در پیش می­ گیرد.

«عمو هاشم» نمایشی مستند درباره یکی از تعزیه­ خوان ­های بزرگ کشور، «هاشم فیاض» است که به عنوان تنها بازمانده تعزیه­خوانان تکیه دولت شناخته شده. این استاد مسلمِ تعزیه در فستیوال آوینیون فرانسه مورد توجه بزرگانی چون «پیتر بروک» نیز قرار گرفته و چند نسخه از تعزیه­ ی او ممهور به مهر «هاشم شمر تهرانی» در موزه ­ی واتیکان نگه­داری می­ شود؛ اما در کشور خودمان افراد کمی هستند که او را بشناسند. در این راستا و به منظور معرفی این هنرمند «داوود فتحعلی بیگی»، پژوهشگر، نویسنده و کارگردان نمایش­ های آیینی و سنتی، پس از بیست سال برای دومین بار نمایش «عمو هاشم» را به روی صحنه آورده است.

نمایش به خوبی فرهنگ عامه­ ی مردم و ناتوانی آنها در تفاوت قائل شدن میان فرد شبیه­ خوان و نقشی که بازی می­ کند را نشان می­ دهد. نه در گذشته که چه بسا امروز نیز با وجود رونق کم تعزیه، هنوز اولیا خوان­ ها میان مردم محبوب­ تر از اشقیا خوان­ ها هستند و بی­ شک این امر در گذشته نیز فراوان دیده شده و مخالف خوان ­ها مورد بی­ مهری­ های بسیار واقع شده­ اند. نباید فراموش کرد که نمایش تعزیه حاصل تمام عناصر تئاتر از جمله بازیگران مخالف­ خوان و موافق­ خوان است و همکاری آنهاست که کلیتی چنان مسنجم را می­ سازد که مردم بتوانند با آن همراه شده، اشک بریزند و بر بانیان این ظلم نفرین روا دارند.

نمایش «عمو هاشم» گریزی به لحظه­ هایی از زندگی عمو هاشم زده و به خوبی نشان می­ دهد که یک مخالف ­خوانِ تعزیه با چه سختی­ هایی در راستای هدفی که برای خود انتخاب کرده، یعنی ارادت به اهل بیت، رو به روست. نمایش، متنی ساده و روان، بازی­ هایی درخور، صحنه ­ای ساده و روایتی سرراست دارد و همین سادگی ­اش می­ تواند برخی مخاطبان را جذب کند. در سوی دیگر، سادگی بیش از حد نمایش و ریتمِ کند آن برای برخی از جوانان امروزی ممکن است خسته­ کننده به نظر برسد. برای آن دسته از جوانانی که از سریال­ های شعارگون تلویزیون خسته ­اند، دیدن نمایشی که تحول بازیگرش با خواب اتفاق می­ افتد و همه چیز به خوبی و سادگی حل و فصل می­ شود، جذاب به نظر نمی­ رسد. بی شک تعزیه برای ماندگار شدن و از مهجوریت رها شدن نیاز به نیروهای جوانی دارد که در ابتدا باید جذب آن شده و سپس در راستای حفظ و عرضه­ ی آن اقدام کنند.

نمایش مستند «عمو هاشم» اتفاق خوبی در این روزهای تئاتر است. یادآوری تعزیه به عنوان یک نمایش ایرانی، معرفی یکی از بزرگترین تعزیه­ خوانان ایران و بررسی مشکلاتی که تعزیه­ خوانان با آن رو به رو بوده ­اند در این ایام خود قابل تقدیر است. نمایش ایرانی بی­ شک همین نفس­ های نامنظمش را به «داود فتحعلی بیگی» مدیون است و اگر تلاش­ های این استاد نبود، از نمایش ایرانی شاید به جز خاطره چیزی باقی نمی­ ماند. این هنرمند با به صحنه آوردن نمایشی ساده با بازی خوب بازیگران، به ویژه «منیژه داوری» در نقش دوست­ داشتنی ننه رباب، توانسته است باز هم قدمی در راستای حفظ این گونه­ ی نمایشی بردارد و مخاطبِ مشتاق را به سالن بکشاند.

 

 

  • samaneh ostad

 

 

(این مطلب در صفحه تئاتر روزنامه «هفت صبح» به تاریخ 28 مردادماه 99 منتشر شده است.) 

مردهایی که زیر بار تورم زاییده ­اند

 

 

نویسنده و کارگردان: کاوه مهدوی

بازیگران: پریسا محسنی/ نازنین ادیب/ کیمیا امینی/ نیلوفر مظفری/ نگار غفاری/ آیسان حدادی/ روزبه دانشیان/ پوریا معصومی/ زهرا درخشان/ امیرعلی شاه اسماعیلی/ امیرمحمد اسماعیل زاده/ عرشیا کرمی/ رقیه عطا الهی/ زهرا حسین زاده/ فائزه هزاری

مکان اجرا: تالار سنگلج 

 

«کمدی زا» نمایشی طنز و آفریده ­ی کارگاه هنرهای نمایشی بداهه متشکل از هنرجویانی است که بیشتر آنها اولین اجرای حرف ه­ای خود را روی صحنه تئاتر تجربه می­ کنند.

داستان به دوره­ ی قاجار و زمان مظفرالدین شاه بر­می­ گردد، زمانی که شاه تصمیم می­ گیرد برای پر کردن خزانه­ ی همیشه­ ی خالی مملکت، جیب مردم را زده و شیر و فراورده ­های مرتبط با آن را گران کند. در این میان مردان شهر که نمی­ توانند از زور بازو نان در آورند دست به دزدی زده و اموال دزدی را زیر لباس خود پنهان می­ کنند و به زنان شان می ­گویند که باردار هستند.

در تئاتر ایران مرسوم است که آنچه اجازه­ ی نقدش در شرایط فعلی نیست با تغییر زمان و فرستادن به دوران پیش از انقلاب به حیطه­ ی نقد کشاند. کاری که نمایشِ «کمدی زا» نیز به خوبی انجام داده و شیوه­ ی فعلی حکومت­ داری را به دوران قاجار برده و به همان میزان زبان نمایش نیز به عقب و به دوران قجر بازگشته است و سعی شده از واژگان قجری برای ادای دیالوگ­ ها استفاده شود.

نمایش شخصیت­ های زیادی نیز دارد که با توجه به اجراهای این روزها که با کمترین عوامل، اکثرا به صورت منولوگ و گاها حتی با تک بازیگر به صحنه می ­روند، ریسک بزرگی به حساب می­ آید؛ اما تعداد کاراکترها چنان زیاد است که از دست تماشاگر در رفته و برخی از آنها لا به لای دیگر شخصیت­ ها گم می­ شوند و کارکردشان در نمایش مشخص نمی­ گردد، همچون بازیگری که تنها در صحنه­ ی پایانی و به مدت زمان چند دیالوگ حضور داشت.

در سوی دیگر در اجرا نیز تعدد شخصیت­ ها نظم نمایش را کمی برهم زده است و نمایش کیفیتی را که باید داشته باشد، ندارد که بخشی از آن به اجرای بازیگران نیز برمی ­گردد. بازیگران این نمایش بازی یکدستی از خود ارائه نداده و در یک سطح نیستند و گاه این اختلاف چنان زیاد و فاحش می­ شود که می­ توان آن را از نحوه­ ی بیان دیالوگ­ ها نیز تشخیص داد. زبانِ قجری که در حالت عادی نیاز به بیانی قوی دارد، در نحوه­ ی بیان برخی بازیگران چنان گم می ­شوند که به سختی می­ توان متوجه جملاتی شد که روی صحنه رد و بدل می­ گردد.

صحنه ی نمایش نیز متناسب با نام آن یعنی لحظات وضع حمل انتخاب شده است. کارگردان «کمدی زا» در راستای خلق مفهوم مد نظرش که نشان از ظلم به رعیت در همه­ ی اعصار است و با عوض شدن دوران­ ها و حکومت­ ها تغییر نمی­ کند، دست به خلاقیتی در پایان نمایش زده؛ بدین شکل که در انتهای نمایش و پس از تشویق مخاطبان، بخشی از پشت صحنه­ ی کار نشان داده می­ شود و جریان قصه را به سویی دیگر می ­برد.

«کمدی زا» نمایشی است متشکل از بازیگرانی جوان که سعی کرده ­اند در این روزهای کرونایی چراغ تئاتر را روشن نگاه دارند و با انرژی و توان مضعف خود و حتی با تجربه­ ی کم ­شان در این زمینه موفق شده ­اند.

 

 

  • samaneh ostad