فیلم، تئاتر و کتاب

اینجا "درباره نویسی" می کنم

فیلم، تئاتر و کتاب

اینجا "درباره نویسی" می کنم

فیلم، تئاتر و کتاب

من سمانه استاد هستم و اینجا مکانی است که در آن درباره علائق م می نویسم: فیلم، تئاتر و کتاب. اسمش را نقد نمی گذارم، «درباره نویسی» می گذارم. نوشتن درباره ی آثار دیگران باعث می شود دقت بیشتری موقع دیدن یا خواندن خرج کنم و دوست دارم این دقت را در جایی ثبت نمایم.
بسیاری از مطالبی که اینجا گذاشته شده، پیشتر در نشریات و وبسایت های دیگر منتشر شده است. آنها را اینجا می گذارم تا درباره نویسی هایم در جایی گرد آمده باشند.
(این وبلاگ در حال تکمیل است)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۲۹۲ مطلب در دی ۱۳۹۹ ثبت شده است

  • samaneh ostad

 

 

کتاب «کار»

مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

 

 

نویسنده: لارس اسوندسن

مترجم: فرزانه کاملی

انتشارات: نشر گمان

قیمت: 14500 تومان /چاپ چهارم / 1395/ برچسب جدید قیمت 280000

تعداد صفحات: 225

 

 

نویسنده کتاب را با معرفی شغل پدرش که لوله کش یک کارگاه کشتی سازی بود، شروع می کند. کاری که گمان می کرد پدرش به آن علاقه دارد اما گویا این طور نبوده است. اسوندسن در این کتاب بیشتر به بُعد اگزیستانسیالیستی کار می پردازد تا بعد سیاسی اش و دغدغه ای در این کتاب یافتن معنایی برای کار است. او بیان می کند امروزه میزان زحمتی که برای کار کشیده می شود دیگر شرط لازم و کافی برای آنکه فعالیتی کار محسوب شود نیست و آشکارا معیار دیگری لازم است.

 

  • «بعضی وقت ها تمایز بین کار و غیر کار نسبتا مشخص بوده است، مثل وقتی که یک کارگر کارش را برای مدت زمانی مشخص به صاحب کارخانه می فروشد و آن زمان را در کارخانه می گذارند. در گذشته تفاوت نسبتا فاحشی بین کار و تفریح وجود داشت، تمایز بین زمانی که به کارفرما تعلق داشت و زمان مختص به خود کارگران. این تمایز با جدایی محیط کار و محیط خصوصی ارتباطی تنگاتنگ داشت. بنابراین می شد کار را در چارچوب زمان و مکان تعریف کرد.»  صفحه 26

 

  • مانی این فکر به ذهنم خطور کرد که اگر بخواهی کسی را کاملا له و نابود کنی، اگر بخواهی برای او وحشتناک ترین مجازات را در نظر بگیری، مجازاتی که فکرش تن ترسناک ترین قاتل را به هم لرزه بیاندازد، و پیشاپیش از زیر کاری که فکرش را در سر داشته شانه خالی کند، کافی است او را مجبور کنی کاری انجام دهد که کاملا و مطلقا بی فایده و خالی از معنا باشد.» صفحه 61

 

  • «بیشتر مردم فکر می کنند اگر درآمدشان 25 درصد افزایش پیدا کند، خیلی خوشبخت تر می شوند. اما اگر ما آدمی با درآمد متوسط در یک کشور ثروتمند را با آدم دیگری مقایسه کنیم که درآمدش 25 درصد بالاتر است، می بینیم آن کسی که درآمد بیشتری دارد به طور متوسط خوشبخت تر خواهد بود. بنابراین اگر دنبال خوشبختی هستیم، شاید نباید زیاد روی پول درآوردن تاکید کنیم، و قطعا نباید برایش اولویتی بالاتر از حفظ رابطه ی خوب با خانواده و دوستان قائل شویم» صفحه 150 و 151

 

  • «ما اغلب انتظاراتی کاملا غیر واقعی از شغل مان داریم، همان طور که این روزها از بیشتر امور زندگی مان هم انتظاراتی غیر واقعی داریم. ما دیگر دنبال رستگاری معنوی نیستیم، بلکه دنبال سعادتی تمام عیار می گردیم. اما حالا دیگر سعادت چیزی نیست که ما همگی حق جستجویش را داشته باشیم، بلکه چیزی شده که همه ما حق رسیدن به آن را داریم. هر کس که نتواند به سعادتی تمام عیار دست یابد عملا بازنده است.» صفحه 205

 

 

یادداشت کامل معرفی این کتاب را می توانید در مجله فرهنگی هنری آرادمگ مطالعه کنید. 

 

 

  • samaneh ostad

 

 

 

پرتره ای از مشهورترین قاضی جنایی کشور

 

مستندِ قاضی و مرگ، پرتره ای تکان دهنده از زندگی قاضی عزیزمحمدی است و مخاطب را با حقایقی در مورد این فرد آشنا می کند. نام فیلم و پس از آن آمار ارائه شده در فیلم نشان دهنده ی نقش مستقیم قاضی عزیزمحمدی در مرگ چهار هزار نفر در طول بیش از چهل سال قضاوت است. این آمار مخاطب را آماده ی رو به رو شدن با فردی می کند که توانایی امضای حکم اعدام چهار هزار نفر را داشته و این پیش زمینه را به وجود می آورد که او چنان مردی سنگدل است که توانسته این احکام را صادر کند.

با رو به رو شدن با قاضی عزیز محمدی اما ذهنیت مخاطب تغییر می کند. او فردی است که با اطمینان اعلام می کند در طول سالهای قضاوتش خطایی نکرده و از حکم هایی که صادر نموده مطمئن است. فیلمساز به آرامی وارد زندگی این قاضی معروف شده و به جزئیات آن می پردازد. زندگی آرام در کنار همسری که عاشقانه، شوهرش را دوست داشته و مطمئن است که هیچ یک از این چهار هزار حکم، اشتباه نبوده است. در این زندگی نمایش صحنه های قتل و خشونت و صحبت درباره ی آنها، به امری روزمره تبدیل شده و لپتاپ عزیزمحمدی در هنگام ناهار و دیگر اوقات، این صحنه ها را به خانواده نشان داده و خودش در مورد جزئیات پرونده حرف می زند.

 

یادداشت کامل این فیلم را می توانید در مجله فرهنگی هنری آرادمگ مطالعه کنید. 

 

 

  • samaneh ostad

 

 

وقتی آب به رویا تبدیل می شود

 

خواب آب فیلمی است که با توجه به المان هایش از جمله موبایل هوشمند امیر، در زمان فعلی می گذرد اما روایت داستان از جنس امروز نیست. بی شک موضوع مطرح شده در خواب آب معضلی جهانی و صد البته جدی مخصوصا در ایران است. فیلم های زیادی در مورد کمبود آب ساخته شده که یکی از تاثیرگذارترین و جدیدترین آنها مستند «تالان» ساخته «محمد صادق دهقانی» است. خواب آب نیز فیلمی مهم در این زمینه است که به خوبی دنیای بدون آب را نشان می دهد. مهرانفر اما از داستانی امروزی برای این روایت استفاده نکرده و دست به دامان قصه و افسانه شده است.

داستان عروس قنات و باور مردم به آن، در زمانه ی فعلی داستانی کهنه حساب می شود. اما مهرانفر با تلفیق این داستان کهن و معضلی امروزی داشته سعی دارد تا روایت فیلمش را از خشکسالی نجات داده و با تزریق داستانی عاشقانه، آن را غنی کند. این تلفیق ولی نمی تواند آن قدر جذاب شود که مخاطب را همراه کند. شاید اگر مهرانفر المان های امروزی، مانند موبایل امیر را از فیلم حذف کرده و داستان فیلم را به سالهای گذشته منتقل می کرد، یا حتی زمان را به کلی از فیلم حذف می نمود، عروس قنات می توانست موضوعی جذاب برای مخاطب باشد. اما ترکیب این داستان و زندگیِ نوین، ترکیبی قابل باور نیست و نمی شود با شخصیت امیر به عنوان شخصیت اصلی که فیلم با او شروع و تمام می شود، همراه شد. در میان شخصیت های فیلم، تنها پیرمرد قابل باور از کار در آمده است، آن هم به خاطر اعتماد عظیمی که به کارش دارد. او ایمان دارد آب دوباره به قنات بازخواهد گشت، ایمانی در بازی ناهید و امیر دیده نمی شود و طبیعی است که مخاطب نتواند با آنها همراه شود.

 

یادداشت کامل این فیلم را می توانید در مجله فرهنگی هنری آرادمگ مطالعه کنید. 

 

 

  • samaneh ostad
  • samaneh ostad