آدم های بی گذشته
ثقفی هر چقدر در فضاسازی و ساختن دنیای تاریک و سرد این آدمها موفق عمل کرده اما در نمایشِ قصه ای منسجم و شخصیت هایی دغدغه مند شکست خورده است. مرجان، مورد تجاوز قرار گرفته و هنوز که آثار آن کمرنگ نشده از معشوق سابقه اش می خواهد که به سوی او برگردد. این موضوع به شناخت نادرست ثقفی از شخصیت اش باز می گردد. برای مثال می توان به فیلم «جاده قدیم» ساخته ی «منیژه حکمت» رجوع کرد. در این فیلم نیز زن قصه مورد تجاوز قرار می گیرد و پس از آن نمی تواند هیچ کس حتی شوهرش را که بسیار دوستش داشته، بپذیرد. واکنش های این زن به تجاوز که پدیده ای سخت و دردناک است، به واقعیت شبیه تر است تا کسی مانند مرجان که پس از تجاوز سراغ عاشق قدیمی اش رفته و تقاضای پذیرش دارد.
در روسی منطق قصه نیز در کنار شخصیت پردازی لنگ می زند. در جغرافیایی که نمی دانیم دقیقا کجاست اما می توانیم حدس بزنیم شمال کشور است، مردی از زندان فرار می کند و به راحتی سراغ محله، زن و پدرش می رود و خیلی راحت در خیابان ها گشت می زند. در این خطه ی ناآشنا، گویی پلیس هیچ نقشی ندارد و به محض فرار زندانی، او را فراموش می کند. اینکه ثقفی در فضاسازی اثر، از فضاسازی کاملا رئال ایران تا حدی دور شده باعث نمی شود که قوانین دنیای واقعی را نیز فراموش کند. اگر قرار است این قوانین فراموش شود، او باید دنیای خود را از ابتدا و با تک تک عناصر که اعم از نام شخصیت ها، پوشش آنها، جغرافیا و فرهنگ می شود بسازد و در دنیای کاملا غیرواقعی اش، هر قانونی را که خواست اعمال نماید.
یادداشت کامل این فیلم را می توانید در مجله فرهنگی هنری آرادمگ مطالعه کنید.