دغدغه ی چهارم: پوچی
سر به سر پوچ دیدم جهان را[i]
پوچی آخرین دغدغه ای است که اروین یالوم در کتاب «روان درمانی اگزیستانسیال» به آن می پردازد.
«گروهی کودن شادمان را تصور کن که مشغول کارند. در فضای باز آجر جا به جا می کنند. به محض آنکه همه ی آجرها را در یک گوشه ی زمین روی هم چیدند، شروع می کنند به بردن آن ها به گوشه ی دیگر زمین. این کار بی قفه ادامه می باید و هر روزِ سال آن ها مشغول همین کارند. یک روز یکی از آن ها می ایستد و از خود می پرسد چه کار دارد می کند. در شگفتی می ماند که هدف از جا به جایی آجرها چیست. و از آن لحظه به بعد دیگر مانند گذشته از کار خود راضی نیست. من همان کودنم که از چرایی این آجرها در شگفت مانده است.»
پوچی با این سوال ها شروع می شود که معنای زندگی چیست؟ معنای زندگی من چیست؟ چرا زندگی می کنیم؟ چرا ما را به اینجا آورده اند؟ برای چه زنده ایم؟ بر چه اساسی باید زندگی کنیم؟ اگر باید بمیریم، اگر هیچ چیز ماندنی نیست، پس چیزی هست که معنی داشته باشد؟
یالوم فقدان معنا را مهم ترین فشار روانی اگزیستانسیال به شمار می آورد و در ادامه به بررسی تعاریفی برای معنای زندگی می پردازد. در این راه همانند فصل های پیشین معنای این دغدغه ی اگزیستانسیال را از دیدگاه دیگر فلاسفه، روان شناسان و نویسندگان بیان می کند و از منظر آنان به بررسی جایگاه خدا و معنویت در زندگی می پردازد. او به راهکارهایی اشاره می کند که معمولا برای فرار از پوچی به کار می رود همچون: نوع دوستی، فداکاری کردن در راه یک آرمان، خلاقیت و هنر، راه حل لذت گرایانه و از خود گذشتن. یالوم به تلاش فلاسفه برای یافتن معنایی برای زندگی اشاره می کند و معتقد است فقدان معنا پیامدهای بالینی دارد. وی در ادامه برخی پژوهش های بالینی در این راستا را بررسی کرده و به روان درمان گران راهنمایی هایی در راستای رو به رو شدن با این مشکل در بیمارانشان می دهد: «این رویکرد درمانی با رویکردهایی که برای مواجهه با سایر دلواپسی های غایی ذکر کردم، تفاوت های بسیاری دارد. با مرگ، آزادی و تنهایی باید مستقیما گلاویز و دست به گریبان شد. ولی وقتی نوبت به پوچی می رسد، درمانگر باید به بیمارانش کمک کند از این پرسش فاصله بگیرند: به جای غوطه وری در معضل پوچی، راه حل تعهد را برگزینند. پرسش درباره معنای زندگی همان طور که بودا اندرز داده، کمال نمی آورد. باید در رودخانه ی زندگی غوطه ور شد و اجازه داد پرسش نیز به راه خود رود.»
یالوم با فهرست طویلی از منابع، کتاب «روان درمانی اگزیستانسیال» را که حاصل ده سال پژوهش، درمان، گروه درمانی، نت برداری، بررسی منابع مختلف و نوشتن است را به پایان می رساند. یالوم در این کتاب مثال های بی شماری از بیمارانش چه در درمان فردی و چه در گروه درمانی می زند و هر دغدغه را به تفصیل شرح می دهد. او از مطالب دیگر فلاسفه، نویسندگان و روان شناسان نیز استفاده کرده و در مواقعی برای شرح کامل موقعیت مثال هایی از کتاب های داستان و رمان و حتی زندگی شخصی اش می آورد.
«روان درمانی اگزیستانسیال» کتابی است که شاید خطاب اصلی اش درمان گران جوان باشد اما برای هر مخاطب عام در هر سطح سوادی قابل درک و اثرگذار خواهد بود. کتابی که با خواندنش به ریشه ی بسیاری از ترس ها، نگرانی ها، اضطراب ها، بدخلقی ها و رنج هایمان پی خواهیم برد.