فیلم، تئاتر و کتاب

اینجا "درباره نویسی" می کنم

فیلم، تئاتر و کتاب

اینجا "درباره نویسی" می کنم

فیلم، تئاتر و کتاب

من سمانه استاد هستم و اینجا مکانی است که در آن درباره علائق م می نویسم: فیلم، تئاتر و کتاب. اسمش را نقد نمی گذارم، «درباره نویسی» می گذارم. نوشتن درباره ی آثار دیگران باعث می شود دقت بیشتری موقع دیدن یا خواندن خرج کنم و دوست دارم این دقت را در جایی ثبت نمایم.
بسیاری از مطالبی که اینجا گذاشته شده، پیشتر در نشریات و وبسایت های دیگر منتشر شده است. آنها را اینجا می گذارم تا درباره نویسی هایم در جایی گرد آمده باشند.
(این وبلاگ در حال تکمیل است)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نمایش اعتراف» ثبت شده است

 

 

(این مطلب در صفحه تئاتر روزنامه «هفت صبح» به تاریخ 7 مردادماه 99 منتشر شده است.) 

آیا در توبه همیشه باز است؟

 

نویسنده: برد میرمن

کارگردان:  شهاب حسینی

بازیگران: علی نصریان/ شهاب حسینی/ صالح میراز آقایی/ نیما رییسی/ پرویز بزرگی/ مهدی بجستانی/ میثاق زارع/ غزاله نظر/ شهرام ابراهیمی/ ایلیا نصرالهی/ پرند عین بیگی/ تنی آواکیان/ فاطمه عرب کرمانی/ مهران هاشمی/ فرنام حقیقت جو

 

«اعتراف» نمایشی تکان­ دهنده برای همه­ ی کسانی است که اهل دین و ایمان­ اند و همی ن­طور همه­ ی آنهایی از آن گریزان­ اند. «اعتراف» نمایشی است در راستای این که آیا دینداری و توبه می­ تواند راهی به سوی خیر باشد یا نه!

نمایش داستان قاتلی حرفه ­ای و خطرناک است که برای اعتراف به گناهانش به کلیسا آمده و کنار پدر مقدس به تعریف زندگی­اش می ­پردازد. او که مشخص است اعتقادی به کلیسا و بارگاهش ندارد، از گذشته­ ای نزدیک به گذشته ­ای دور طی مسیر میکند. از قتل­ های اخیری که انجام داده تا دلیل اینکه چرا او به چنین قاتلی تبدیل شده است. در نهایت به روزگاری برمی­ گردد که تنها هشت سال داشت و با مادر و پدرِ همیشه مستش زندگی می­ کرد. در یکی از شب های مستی، پدر دست او را روی اجاق گاز سوزانده و مادرش را مجبور کرده بود از تراس خانه به پایین بپرد و بمیرد. پسر سه شبانه­ روز را در تنهایی سپری کرده و بعد به کمک صاحبخانه به یتیم خانه رفته، بارها مورد آزار و اذیت واقع شده بود و کم کم راه زندگی از طریق خلاف را آموخته بود؛ تا اینکه وقتی از جلوی کلیسایی گذر می­ کند مردی را می­ بیند که پیریِ پدرش بود و در لباس کشیش اعتراف دیگران را می ­شنید. حال مرد آمده بود تا برای کشیش از چرایی تبدیل شدنش به قاتل و تصمیمش برای کشتن نفر آخر یعنی کشیش بگوید. پدر که حال کشیش شده و مردی متدین است از او حلالیت می ­خواهد اما آیا توبه­ ی او گذشته­ ی پسر را تغییر می­ داد؟! آیا از رنج­ های فرزندش که بارها مورد تجاوز دیگران قرار گرفته بود کم می ­کرد؟ آیا کشیش شدن او، اندوه مرگ مادر را برای فرزند کمرنگ می نمود؟ کشیش شدنِ او تنها برای خودش آرامشی به ارمغان آورده بود و برای گذشته ­ای که ساخته بود هیچ نداشت.

«اعتراف» موضوعی تکان دهنده مخصوصا برای جوامع مذهبی است؛ مذهب و دینی که همیشه در توبه­ اش باز است، اما آیا همین باز بودن همیشگیِ در توبه راه را برای گناه هموارتر نکرده است! اینکه کسی بداند هر اشتباهی بکند می ­تواند با توبه ­ای مجدد آن را بر خود ببخشد آیا خود گریزی از انسانیت نیست! اینها سوال­ هایی است که نمایش «اعتراف» برای مخاطب بهت­ زده ­اش به ارمغان می ­آورد و او را با کشیشی تنها می­ گذارد که بعد از سالها مردِ خدا بودن با خودِ واقعی و آسیب­ های جبران­ ناپذیر این خود رو به رو شده است.

«اعتراف» جدای از موضوع تفکر برانگیزی که مطرح می­ کند، با بازی ­های بی­ نظیر بازیگرانش ضربه­ اش را قوی­ تر بر فرق مخاطب فرود می­ آورد و رنج فهمیدن را برای او مضاعف می­ نماید. صحنه ­ی نمایش نیز در عین رئال بودنش، مدرن نیز هست. صحنه ­ای کامل که علاوه بر مرکزیت آن که محراب گفتگوی دو مرد است، با پلکانی به عقب و طرفین به بستر حادثه­ های دیگری که مرد برای تعریف کردن از قتل­ هایش دارد سر می ­زند و در نهایت به دورترین خاطره مرد و دورترین بخش دکور می­ رسد، به خانه ای که در آن سرنوشت کودک هشت ساله به کل تغییر کرده و کودکی برایش به مفهومی از درد بدل می ­شود.

«اعتراف» نمایشی است که باید آن را دید و دیدنش برای کسانی که اهل ایمان­اند ضروری­ تر می­ نماید. نمایشی که آن بخش از دین را نشان می ­دهد که هم به مومنانش آرامش می­ بخشد و هم می ­تواند راهی دررو باشد برای بدی نمودن و راحت کردن وجدان با توبه ­ای که همیشه درِ آن باز است.

 

 

  • samaneh ostad