فیلم، تئاتر و کتاب

اینجا "درباره نویسی" می کنم

فیلم، تئاتر و کتاب

اینجا "درباره نویسی" می کنم

فیلم، تئاتر و کتاب

من سمانه استاد هستم و اینجا مکانی است که در آن درباره علائق م می نویسم: فیلم، تئاتر و کتاب. اسمش را نقد نمی گذارم، «درباره نویسی» می گذارم. نوشتن درباره ی آثار دیگران باعث می شود دقت بیشتری موقع دیدن یا خواندن خرج کنم و دوست دارم این دقت را در جایی ثبت نمایم.
بسیاری از مطالبی که اینجا گذاشته شده، پیشتر در نشریات و وبسایت های دیگر منتشر شده است. آنها را اینجا می گذارم تا درباره نویسی هایم در جایی گرد آمده باشند.
(این وبلاگ در حال تکمیل است)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مستند در جستجوی فریده» ثبت شده است

 

 

طعم تلخ رها شدگی

 

یکی دیگر از ویژگی های مهمِ فیلم در جستجوی فریده، دنیای متضاد فیلم و زندگی فریده است. فریده از آمستردام به مشهد می آید. از شهری آزاد در اروپا به مذهبی ترین شهر ایران. از زندگی خوب و رفاه نسبی به سوی پایین اقشار جامعه و روستاییان خراسان، اما در این مسیر خوشحال و ذوق زده است. او که در اروپا یک ایرانی شناخته می شود، در ایران یک خارجی است که هنوز فرهنگ اصلی کشورش از جمله آداب ِروابط و مرزهای زن و مرد و حجاب را نمی داند و همین نداستن است که شخصیت فریده را قابل درک و واقعی می کند.

بی شک یکی از دلایل مهم موفقیت فیلمِ در جستجوی فریده، شخصیت پخته و کاملِ فریده است. فریده که در یک خانواده ی سردِ هلندی بزرگ شده، (سردی ای که در فیلم نیز به خوبی دیده می شود) به سوی گرم ترین و معاشرتی ترین انسان های زمین قدم برداشته، آدم هایی که لحظه ای رهایش نمی کنند و مدام ماچ و بوسه و نوازش است که راهی اش می نمایند، اما او تفاوت فرهنگی را به خوبی درک کرده و با آن هم مسیر می شود. فریده صمیمانه با خانواده هایی که فقط یکی از آنها ممکن است خانواده ی اصلی اش باشند، ارتباط می گیرد و با آغوش باز آنها و محبت شان را می پذیرد؛ محبت آدم هایی که او را رها کرده اند. در روایت هر سه ی این خانواده از داستان سر راه گذاشتن فریده، عمدِ این کار دیده می شوند. آنها فریده را گم نکرده اند، اشتباها او را فراموش نکرده و جایی جا نگذاشته اند، کسی فریده را ندزدیده و به زور از دامان خانواده جدا نکرده است ؛بلکه فریده کاملا آگاهانه و توسط عزیزانش در حرم امام رضا رها شده است. چه کسی می تواند با آنهایی که رهایش کرده اند، مهربان باشد ؟! چطور می شود محبت این خانواده ها را باور کرد؟! محبت کسانی که تو را در کودکی رها کرده و سرنوشتت را عوض کرده اند. کسانی که چهل سال بی هویتی را در تو نهادینه کرده و کمبودهایت را به یادت آورده اند. اما فریده می پذیرد که باید با این خانواده ها مهربان باشد. که این خانواده ها چهل سال پیش به هر دلیلی شرایط نگهداری از او را نداشته اند و شاید با رها کردنش سرنوشت بهتری برای او ساخته باشند. پذیرشِ این واقعیت و بخشیدن این ظلم است که فریده را به شخصیتی محکم تبدیل می کند که بشود اشک هایش را باور کرد و به امیدش، امید بست.

 

یادداشت کامل این فیلم را می توانید در مجله فرهنگی هنری آرادمگ مطالعه کنید. 

 

 

  • samaneh ostad