فیلم، تئاتر و کتاب

اینجا "درباره نویسی" می کنم

فیلم، تئاتر و کتاب

اینجا "درباره نویسی" می کنم

فیلم، تئاتر و کتاب

من سمانه استاد هستم و اینجا مکانی است که در آن درباره علائق م می نویسم: فیلم، تئاتر و کتاب. اسمش را نقد نمی گذارم، «درباره نویسی» می گذارم. نوشتن درباره ی آثار دیگران باعث می شود دقت بیشتری موقع دیدن یا خواندن خرج کنم و دوست دارم این دقت را در جایی ثبت نمایم.
بسیاری از مطالبی که اینجا گذاشته شده، پیشتر در نشریات و وبسایت های دیگر منتشر شده است. آنها را اینجا می گذارم تا درباره نویسی هایم در جایی گرد آمده باشند.
(این وبلاگ در حال تکمیل است)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فیلم سرو زیر آب» ثبت شده است

 

 

سیاوشان زمان

 

ایده فیلمنامه سرو زیر آب جذاب است، ایده ای که در دوران جنگ تمام نشده و تبعاتش هنوز هم دامن بسیاری از خانواده را گرفته است. پرداختن به ایده ای خارج از میدان جنگ، خارج از خط مقدم، توپ و تانک و تفنگ، حتی خارج از زمان و مکان، خود به اندازه ی کافی جذاب هست که نیاز به اضافه گویی داستانی نداشته باشد؛ زیاده گویی ای که در سرو زیر آب رخ می دهد. با روی دادن نقطه عطف اول، وارد پروسه ای درهم  برهم و پیچیده می شویم. زنی جوان به همراه پدرش به معراج آمده اند. لباس و شال سفید زن و تناقض رنگی او با بقیه، باعث مهم شدن سوژه می شود و گمان ارتباط عاطفی بین او و جهانبحش را می دهد. اتفاقی که دقیقا در فیلم رخ داده، اما بدون پرداخت درستی رها می گردد. از این دست قصه های فرعی که زیاد در راستای هدف اصلی فیلمنامه نیست، در سرو زیر آب زیاد است. نمونه ی دیگرش را می توان به رابطه گودرز با همسر برادرش اشاره کرد. گودرز جوانی لُر است که قبل از برادرش (سیاوش) عاشق زنی می شود که بعد از مدتی با سیاوش ازدواج می کند. سیاوش به جبهه رفته، شهید می شود و حال گودرز اصرار دارد پیکری که معلوم مطمئن نیست مال برادرش است، در روستا خاک شود تا همه باور کنند که سیاوشی دیگر در کار نیست. تا شاید همسر او هم به این باور برسد و گودرز بتواند به عشق قدیمی اش دست یابد. این قصه خود پتانسیل یک فیلم بلند را دارد که البته نمونه ی مفصلش را قبلا باشه آهنگر در «بیداری رویاها» به روی پرده آورده بود. حال دوباره این قصه در قالب قصه ای فرعی در دل سرو زیر آب جا باز می کند، قصه ای که جایش اینجا نیست.

 

یادداشت کامل این فیلم را می توانید در مجله فرهنگی هنری آرادمگ مطالعه کنید. 

 

 

  • samaneh ostad