فیلم، تئاتر و کتاب

اینجا "درباره نویسی" می کنم

فیلم، تئاتر و کتاب

اینجا "درباره نویسی" می کنم

فیلم، تئاتر و کتاب

من سمانه استاد هستم و اینجا مکانی است که در آن درباره علائق م می نویسم: فیلم، تئاتر و کتاب. اسمش را نقد نمی گذارم، «درباره نویسی» می گذارم. نوشتن درباره ی آثار دیگران باعث می شود دقت بیشتری موقع دیدن یا خواندن خرج کنم و دوست دارم این دقت را در جایی ثبت نمایم.
بسیاری از مطالبی که اینجا گذاشته شده، پیشتر در نشریات و وبسایت های دیگر منتشر شده است. آنها را اینجا می گذارم تا درباره نویسی هایم در جایی گرد آمده باشند.
(این وبلاگ در حال تکمیل است)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فیلم درساژ» ثبت شده است

 

 

 

روایتی از دهه هشتادی ها

 

مهم ترین ویژگی دِرِساژ، شخصیت پردازی خوب کار است. شخصیت گُلسا بی شک یک نوجوان سرکش، مغرور و خود ساخته در پوسته ای آرام است. او در خانه دختری ساکت، در جمع دوستان کمی پرشور و در کنار اسب محبوبش سرخوش است و این یعنی شخصیت پردازی. در کنار او شخصیت امیر نیز به خوبی در آمده است. پسری که ادعاهای بزرگتر از خود را دارد و همین ادعا باعث می شود دست به کاری بزند که بعد در گِل آن گیر کند. او با همه ی منم منم هایش آن قدر در مقابل این دخترِ یکدنده کم می آورد که باز پای پدرش را وسط می کشد. علی مصفا و شبنم مقدمی نیز در نقش پدر و مادر گُلسا به خوبی ظاهر می شوند. پدر و مادری که صبح تا شب کار می کنند تا بتوانند به آپارمانی در تهران برسند و از مهریز کرج به شلوغی تهران کوچ کنند تا فاصله شان با محل کار کمتر شده و بیشتر وقت زندگی داشته باشند. پدر و مادری که نمونه واقعی اش را در جامعه ی امروز ایران به وفور می بینیم. کسانی که آن قدر خسته اند که دیگر فرصت سر و کله زدن با بچه ها را ندارند و برای بودن در کنار فرزندشان باید از محل کار اجازه بگیرند. در سوی دیگر شخصیت پردازی نوجوانی که در اصطبل کار کرده و رابطه ی خوبی با گلسا دارد، نیز به خوبی در آمده است. کسی که حد و حدود خودش را می شناسد و اشتباهِ سرکارگرِ پیر باشگاه را تکرار نکرده و خود را به عمد در محل معرض اخراج شدن قرار می دهد. حتی رفتار همین نوجوان که در محیطی متفاوت با گلسا و در شرایطی بدتر از او بزرگ شده و کار می کند نیز متفاوت از نسل قبلی خود است. او با بیرون بردن الوند نشان می دهدکه شجاعتش هزار برابر بیشتر از سرکارگر قدیمی باشگاه است که تمام دغدغه اش حفظ شغل سر کارگری برای یک عمر بوده است.

 

یادداشت کامل این فیلم را می توانید در مجله فرهنگی هنری آرادمگ مطالعه کنید. 

 

 

  • samaneh ostad