تیم بدون کاپیتان
بیرقی در عرق سرد از زنان می گوید و چه بسا زندگی آنان را بسیار بهتر از فیلمسازان زن فمینیسم که فیلم هایی تماما شعاری می سازند و به جای همراه کردن مخاطب، باعث سرخوردگی او می شوند، نشان می دهد. فیلم مخاطب را پس نمی زند، علیه مردان شعار نمی دهد، زنان را به مردان پر ادعا تبدیل نمی کند. زنان فیلم های بیرقی زن می مانند، اداها و ادعاهای مردانه ندارند، قرار نیست با لنگ و لگدی نامناسب مردان را پس بزنند و شعارهای دهان پرکن نمی دهند. عرق سرد یک قانون را نشانه گرفته نه مردان را، و این مهم را در غالب داستانی منسجم بیان می کند و به متهم کردن مردان و زورآزمایی با آنها نمی پردازد، بلکه چنان آگاهانه و درست موضوع را نشان می دهد که می تواند بینندگان مرد را نیز همراه و هم جهت خود کرده و به تفکر وادارد.
بازی های فیلم خوب و یکدست است و بازیگران نمره قبولی می گیرند. باران کوثری در نقش افروز و کلا در نقش هایی از این دست، زنان مبارز و ماجراجو، خوب می درخشد. او حتی در بازی فوتسال نیز مهارتش را نشان می دهد اما با وجود اینکه برای این نقش وزن زیادی کم کرده، هنوز هم می توانست کمی لاغرتر شود و ورزشکارتر به نظر بیاید. امیر جدیدی نیز با ایفای نقش های متفاوت نشان داده که بازیگر قابل قبولی است و به خوبی از پس نقش دوگانه یاسر بر می آید. او همان قدر که مظلوم و مهربان در جلوی دوربین تلویزیون ظاهر می شود، همان قدر هم در زندگی زناشویی، خراب کردن آینده همسرش و زیر سلطه گرفتن او بی رحم است، جدیدی بی رحمی یک مرد را بدون خشونت ظاهری، بدون کتک زدن و هوار کشیدن و حتی با جملاتی گاها جنسی و مهربان نشان می دهد.
یادداشت کامل درباره ی این فیلم را می توانید در مجله فرهنگی هنری آرادمگ مطالعه کنید