فیلم، تئاتر و کتاب

اینجا "درباره نویسی" می کنم

فیلم، تئاتر و کتاب

اینجا "درباره نویسی" می کنم

فیلم، تئاتر و کتاب

من سمانه استاد هستم و اینجا مکانی است که در آن درباره علائق م می نویسم: فیلم، تئاتر و کتاب. اسمش را نقد نمی گذارم، «درباره نویسی» می گذارم. نوشتن درباره ی آثار دیگران باعث می شود دقت بیشتری موقع دیدن یا خواندن خرج کنم و دوست دارم این دقت را در جایی ثبت نمایم.
بسیاری از مطالبی که اینجا گذاشته شده، پیشتر در نشریات و وبسایت های دیگر منتشر شده است. آنها را اینجا می گذارم تا درباره نویسی هایم در جایی گرد آمده باشند.
(این وبلاگ در حال تکمیل است)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حسین کیانی» ثبت شده است

 

 

(این مطلب در صفحه تئاتر روزنامه «هفت صبح» به تاریخ 14 مردادماه 99 منتشر شده است.) 

شاهی که فرو می ­رود

 

نویسنده و کارگردان: حسین کیانی

بازیگران: شهرام حقیقت­ دوست/ نگار عابدی/ حبیب دهقان­ نسب/ علیرضا آرا/ الهام پاوه­ نژاد/ مسعود میرطاهری/ رویا میرعلمی/ ویدا جوان

 

«مضحکه شبیه قتل» داستان هرکی­ باش ­خانِ مستراح دار و شاگردش، مَردَک، است که دنبال جایی برای خوابیدن می­ گردند. او در خانه­ ی همسرش، اختر مقوا، جایی ندارد و از آنجا که پیش­تر میعن ­البکاء بوده، به درباره ناصرالدین شاهِ تازه درگذشته راه می­ یابد؛ آن هم در شرایطی که یکی از زنان حرمسرا در پی مرگ شاه، به دنبال کسی می ­گردد که شبیه قتل را اجرا کند و سوگولی ناصرالدین شاه به دنبال اجرای مضحکه قتل است و به این شکل «مضحکه شبیه قتل» شکل می­ گیرد.

یکی از ویژگی­ های آثار «حسین کیانی» به صحنه آوردن موضوعات روز در قالب شخصیت­ ها یا فضاهای تاریخی است. اتفاقی که در این نمایش نیز می ­افتد و آنچه که در قالب صریح و امروزی امکان بیانش وجود ندارد، در دوران ناصرالدین شاه و پس از مرگ او بیان می ­شود و حرف روزِ نویسنده و کنایه­ های فراوان او به اتفاق­ های جامعه در این بستر بازگو می­ گردد. به عبارتی اتفاقات روی صحنه هر کدام یک لایه ­ی بیرونی دارند که همان اتفاق صریح روی صحنه است و یک لایه­ ی درونی که کنایه ­ای است از اتفاقات روز.

نمایش با خانه اختر مقوا و تلاش او برای یافتن یک سکه در چاه مستراح آغاز می ­شود. سکه­ ای که از آن به عنوان شاهی یاد شده و این شاهی با هر تلاشی بیشتر در چاه فرو می ­رود. اختر حاضر است برای به دست آوردن آن شاهی ­های دیگری خرج کرده، اما آنچه را که امکان بازگشتش وجود ندارد را به دست آورد. شاهی هر بار که به خانه اختر برمی­ گردیم بیشتر در کثافت فرورفته و هنوز اختر از آن دست برنداشته است. هرکی ­باش­ خان که در خانه اختر جایی نمی ­یابد بر اثر اتفاقاتی سر از حرمسرای شاه در می­ آورد و به نوعی خود را به دو جناح مخالف در این میان می­ فروشد. او گول سیاست زنان شاه را می ­خورد که در نهایت برایش چیزی به ارمغان نمی ­آورد. در پایان او به یاد حوری، عشق جوانی ­اش، و با توجه به اینکه هیچ راهی نداشته و قصد بازگشت به گذشته یعنی خانه اختر را نیز ندارد با نگاهی خیره از دنیا می ­رود.

«مضحکه شبیه قتل» داستان زوال و فرو رفتن است، فرو رفتنی بی­ هیچ بازگشت. داستان از بین رفتن هنرمند است و هنری که دور ریخته می­ شود. این زوال شاید در ابتدا نشانی از قدرت­ های بیرونی داشته باشد، اما آنچه اشاره می­ شود این است که بخشی از این مهجورماندگی هنرمندان با مسئولیت و انتخاب خودشان صورت می­ گیرد. هرکی­ باش ­خان، اختر مقوا را به زنی می­ گیرد چراکه دختر رئیس ­التجار است و می ­تواند نیازهای مالی او را مرتفع سازد، هر چند این اتفاق نمی ­افتد و او به شغل نکبت­ باری همچون مستراح ­داری تن می­ دهد. ولی باز هم در راستای انتخاب، او انتخاب درستی نمی­ کند. وی میان زنان شاه هر دو را به زنی می­ گیرد، اما بی­ شک نمی ­توان همزمان دو جناح مخالف را نگاه داشت و با راضی کردن همگان خود را حفظ کرد. وظیفه­ ی یک هنرمند انتخاب آگاهانه است وگرنه نه تنها هنرمند بلکه هر کسی به سوی زوال پیش خواهد رفت.

این نمایش کمدی ایرانی در فضایی به صحنه آمده که کمترین تغییرات در آن صورت می­ گیرد و اصولا از ویژگی­ های نمایش ایرانی این است که در فضایی ثابت و خالی اجرا شده و به مخاطب این امکان را می­ دهد تا با کوچکترین تغییرات در اشیای روی صحنه و کارکرد آنها، فضایی تخیلی در ذهنش بسازد. در این نمایش نیز «حسین کیانی» با پس زمینه­ ای ثابت و کمترین تغییرات، تمامی فضاهای صحنه­ ای از جمله اتاق زنان شاه، حرمسرا، کوچه و خانه اختر را می ­سازد و در این راه از نور و سایه نیز بهره فراوان می ­برد. بازی بازیگران نمایش نیز بسیار خوب بوده و در کنار دیگر المان­ های نمایش کلیتی مسنجم را ساخته است.

 

 

  • samaneh ostad