فیلم، تئاتر و کتاب

اینجا "درباره نویسی" می کنم

فیلم، تئاتر و کتاب

اینجا "درباره نویسی" می کنم

فیلم، تئاتر و کتاب

من سمانه استاد هستم و اینجا مکانی است که در آن درباره علائق م می نویسم: فیلم، تئاتر و کتاب. اسمش را نقد نمی گذارم، «درباره نویسی» می گذارم. نوشتن درباره ی آثار دیگران باعث می شود دقت بیشتری موقع دیدن یا خواندن خرج کنم و دوست دارم این دقت را در جایی ثبت نمایم.
بسیاری از مطالبی که اینجا گذاشته شده، پیشتر در نشریات و وبسایت های دیگر منتشر شده است. آنها را اینجا می گذارم تا درباره نویسی هایم در جایی گرد آمده باشند.
(این وبلاگ در حال تکمیل است)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بهرام توکلی» ثبت شده است

 

 

 

پهلوانی در دوردست

 

تختیِ توکلی در دورست است، آنجا که فقط می شود نشست و نظاره اش کرد. دوربین به شخصیت اصلی قصه اش نزدیک نمی شود، سعی نمی کند او را بیشتر بشناسد و به مخاطب نیز بشناساند. تختی یک شخصیت تخت و یک بعدی است که نمی شود دلیل بسیاری از رفتارهایش را فهمید. این شیوه ی توکلی از تختی به جای ساختن یک قهرمان و پهلوان، یک فرد ضعیف و بی جربزه ساخته است. هیچ بُعدی از زندگی تختی به عمق نمی رسد و تمام ابعاد زندگی او روی سطح می مانند. توکلی نه آنچنان به زندگی ورزشی تختی می پردازد، نه درست و حسابی منش های پهلوانی و دستگیری او از مردم را نشان می دهد، نه به روابط خانوادگی او می پردازد و نه حتی وارد ایده های سیاسی و خط و مشی سیاسی او می شود. توکلی فقط نقبی به هر کدام از این ابعاد می زند و آن را در سطح رها می کند.

در فیلم هیچ شخصیت پردازی ای در مورد تختی صورت نگرفته است. تختی در خانی آباد و در فقر بزرگ شده اما آیا همین دلیل کافی است که او زندگی ، وقت و ثروتش را خرج مردم درمانده کند؟! چه بسا که افراد فقیر زیادی روزی به ثروت رسیده و نه تنها گذشته ی تاریکشان آنها را مهربان نکرده است بلکه حریص تر شده و از مال محرومان نیز نگذشته اند. برای نشان دادن مردم داری تختی به دلایلی قانع کننده تر نیاز است تا بیننده قهرمانش را باور کند، صرف این جمله که  «تختی از مستمندان دستگیری می کرد» برای این امر کافی نیست.

توکلی از تختی شخصیتی غیر قابل باور ساخته است. او تختی را از کالبد انسانی خارج کرده و روحی ملکوتی و مقدس در او دمیده است. تختیِ توکلی نمی تواند همذات پنداری مخاطب را برانگیزد. اگر او قرار بود این قدر پاک و منزه باشد خداوند او در قامت پیامبرانش می آفرید اما تختی نیز قطعا ضعف هایی داشته است، ضعف هایی که نشان دادنشان می توانست به شخصیت پردازی قهرمان کمک کرده و آن را دراماتیزه تر کند.

فیلم توکلی مصداق بارز این جمله است که «اگر می خواهید چیزی را، کسی را خراب کنید، بد از او دفاع نمایید.» توکلی با بد دفاع کردنش از یک جهان پهلوان، او را به اندازه ی یک نوجوان کم هوش پایین می آورد. تختی نمی تواند رابطه ی درستی با خانواده از جمله همسرش داشته باشد، نیمی از تیم ملی کشورش مخالف رفتارهای او هستند و پس دادن زمین های شمال را چاپلوسی او می دانند. تختی اما فقط سکوت می کند. او با بذل و بخشش های زیاد نمی تواند زندگی اش را مدیریت کند و در جواب بذل و بخشش هایش حتی سوال نمی پرسد که این لطف دارد در حق چه کسی و آیا بحق صورت می گیرد یا نه! تختی ِ توکلی مردی ساده است که می شود با فقر و بدبختی گولش زد اما نباید این طور باشد.

 

یادداشت کامل این فیلم را می توانید در مجله فرهنگی هنری آرادمگ مطالعه کنید.

 

 

  • samaneh ostad

 

پهنه خون و آتش

 

تنگه ابو قریب مازاجرای دفاع است و قهرمانی. قهرمان فیلم یک نفر نیست، قهرمان همه رزمنده هایی هستند که برای دفاع از تنگه اعزام می شوند. قهرمان فیلم همه زنان، مردان و کودکان آواره و بهت زده ای هستد که راهی جاده شده و فقط می خواهند دور شوند. قهرمان فیلم پیرمردان و پیرزنانی هستند که به رزمنده ها جا و غذا داده اند. قهرمان فیلم تک تک رزمنده هایی هستند که گاهی فقط  یک دیالوگ از آنها می شنویم یا یک تصویر از آنها می بینیم. توکلی در این فیلم معنی قهرمان را از یک شخص به یک گروه و حتی به یک جامعه تغییر داده است. او همه رزمنده هایش را دنبال می کند و به یک اندازه به همه ی شخصیت های مهم اش می پردازد و بار قهرمانی را از روی دوش یک نفر بر می دارد. حضور «قهرمان جمعی» در این فیلم است که تنگه ابوقریب را متفاوت از دیگر کارهای دفاع مقدس کرده است. این بار مسئولیت دفاغ بر عهده ی یک نفر نیست، یک نفر نیست که دوربین با او همه جا برود و تنها دغدغه های او را دنبال کند؛ بلکه دوربین توکلی به همه ی شخصیت هایش به یک میزان می پردازد. او حتی فهرمان جمعی اش را هم واقعی نشان داده و فرشته خلق نمی کند. در میان رزمنده های او کسانی هم هستند که دیگر توان جنگیدن ندارند، تشنگی به آنها فشار آورده، زن گرفته و دلشان نمی خواهد جلوی توپ و تانک بروند، همیشه مهربان و راضی نیستند، گاهی عاصی و عصبانی می شوند، داد می زنند، شوخی می کنند، گریه می کنند، قضاوت کرده و مردمی را که بر می گردن، متهم می کنند. قهرمان توکلی همه ی این ویژگی ها را با هم دارد که او را باورپذیر کرده، از حالت فرشته در آورده و باعث می شود مخاطب بتواند ابن قهرمان جمعی را دوست داشته باشد

 

 

پ.ن: می توانید یادداشت کامل این فیلم را در مجله فرهنگی هنری آرادمگ مطالعه کنید.

 

 

  • samaneh ostad