پهنه خون و آتش
تنگه ابو قریب مازاجرای دفاع است و قهرمانی. قهرمان فیلم یک نفر نیست، قهرمان همه رزمنده هایی هستند که برای دفاع از تنگه اعزام می شوند. قهرمان فیلم همه زنان، مردان و کودکان آواره و بهت زده ای هستد که راهی جاده شده و فقط می خواهند دور شوند. قهرمان فیلم پیرمردان و پیرزنانی هستند که به رزمنده ها جا و غذا داده اند. قهرمان فیلم تک تک رزمنده هایی هستند که گاهی فقط یک دیالوگ از آنها می شنویم یا یک تصویر از آنها می بینیم. توکلی در این فیلم معنی قهرمان را از یک شخص به یک گروه و حتی به یک جامعه تغییر داده است. او همه رزمنده هایش را دنبال می کند و به یک اندازه به همه ی شخصیت های مهم اش می پردازد و بار قهرمانی را از روی دوش یک نفر بر می دارد. حضور «قهرمان جمعی» در این فیلم است که تنگه ابوقریب را متفاوت از دیگر کارهای دفاع مقدس کرده است. این بار مسئولیت دفاغ بر عهده ی یک نفر نیست، یک نفر نیست که دوربین با او همه جا برود و تنها دغدغه های او را دنبال کند؛ بلکه دوربین توکلی به همه ی شخصیت هایش به یک میزان می پردازد. او حتی فهرمان جمعی اش را هم واقعی نشان داده و فرشته خلق نمی کند. در میان رزمنده های او کسانی هم هستند که دیگر توان جنگیدن ندارند، تشنگی به آنها فشار آورده، زن گرفته و دلشان نمی خواهد جلوی توپ و تانک بروند، همیشه مهربان و راضی نیستند، گاهی عاصی و عصبانی می شوند، داد می زنند، شوخی می کنند، گریه می کنند، قضاوت کرده و مردمی را که بر می گردن، متهم می کنند. قهرمان توکلی همه ی این ویژگی ها را با هم دارد که او را باورپذیر کرده، از حالت فرشته در آورده و باعث می شود مخاطب بتواند ابن قهرمان جمعی را دوست داشته باشد
پ.ن: می توانید یادداشت کامل این فیلم را در مجله فرهنگی هنری آرادمگ مطالعه کنید.