فیلم، تئاتر و کتاب

اینجا "درباره نویسی" می کنم

فیلم، تئاتر و کتاب

اینجا "درباره نویسی" می کنم

فیلم، تئاتر و کتاب

من سمانه استاد هستم و اینجا مکانی است که در آن درباره علائق م می نویسم: فیلم، تئاتر و کتاب. اسمش را نقد نمی گذارم، «درباره نویسی» می گذارم. نوشتن درباره ی آثار دیگران باعث می شود دقت بیشتری موقع دیدن یا خواندن خرج کنم و دوست دارم این دقت را در جایی ثبت نمایم.
بسیاری از مطالبی که اینجا گذاشته شده، پیشتر در نشریات و وبسایت های دیگر منتشر شده است. آنها را اینجا می گذارم تا درباره نویسی هایم در جایی گرد آمده باشند.
(این وبلاگ در حال تکمیل است)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۲۹۲ مطلب در دی ۱۳۹۹ ثبت شده است

 

 

               اندر مصائب روزنامه نگاری

 

میدان جوانان سابق فیلمی جسور است که در زمان شصت و هفت دقیقه ای خود می تواند مخاطب را به درستی با روی دیگری از جامعه ی مطبوعات آشنا کند. فیلم از بی ثباتی این شغل خبر داده و از خطراتی می گوید که این شغل را تهدید می کند. روزنامه نگاری شغلی غیر قابل پیش بینی است و کم اند روزنامه نگارانی که بتوانند تا انتها پا به پای این شغل حرکت کنند.

ویژگی مثبت فیلم را می توان همراهی هر نوع مخاطب با آن دانست. چه کسانی که روزنامه نگار بوده و در آن دوران طلایی مطبوعات ایران کار می کردند، چه کسانی که خاطره ای از آن دوران ندارند و تازه پا به این عرصه گذاشته اند و مهم تر از همه فیلم کسانی را با خود همراه می کند که هیچ شناختی از جامعه مطبوعات ندارند. مخاطب عام به راحتی می تواند با فیلم همراه شده و تک تک لحظات آن را درک کند. او بی آنکه تجربه ای در این زمینه داشته باشد، می تواند به راحتی دغدغه ی فیلم و روزنامه نگاران را بفهمد و این همذات پنداری عام مهم ترین اتفاقی است که برای این مستند افتاده. اکبری در حیطه ی تخصصی خود، روزنامه نگاری، به شکلی عام و قابل درک وارد شده و می تواند با این فیلم عامه ی مردم ایران را با خود همراه کند.

مستند میدان جوانان سابق، فیلمی است که خاطرات و امیدهای از دست رفته را نشان می دهد. به گفته ی «نیوشا توکلیان»، شاید شمس الواعظین ها ممنوع الکار شوند و جامعه ها یکی پس از دیگری توقیف گردند، اما باز هم در این حرفه کسانی جوانه خواهند زد و با قلم خود این درخت خشک رو دوباره سبز خواهند کرد.

 

 

یادداشت کامل این فیلم را می توانید در مجله فرهنگی هنری آرادمگ مطالعه کنید.

 

 

  • samaneh ostad

 

 

ترکیبی از خاطره، فرهنگ و سیاست

 

مهم ترین خصیصه این فیلم را می توان در شیوه روایت و روح بخشی به یک مکان دانست. نریشن فیلم طوری نوشته و بیان می شود که گویی در مورد موجودی جان دار حرف می زند، موجودی که قلب، احساس و حافظه دارد و تمام اتفاقات این سالها را در حافظه اش نگه داشت است. او گویی فردی است که می داند جامه ی زیبایش، در زمان جنگ زیادی جلوه گر است و باید همرنگ جماعت شود. فیلمساز این موضوع را با دیالوگی این چنینی بیان می کند: « بولوار مانند کسی که وارد مهمانی شده و فهمیده که لباسش بیش از اندازه آراسته است، خجالت زده قبای جنگ پوشیده و از یادآوری رویاهایش احساس عذاب وجدان می کرد.»  نسبت دادن ویژگی های انسانی و احساسی به بولوار، آن را موجودی زنده تبدیل کرده است که می تواند خودش راوی قصه اش باشد و حتی به جای استفاده از سوم شخص، خود را اول شخص خطاب کند، مستقیم به حافظه اش رجوع کرده و داستانش را روایت کند.

اشرفی در این فیلم که مشخص است دوران پژوهشی طولانی را پشت سر گذاشته از فیلم ها و عکس های آرشیوی به اندازه استفاده کرده و توانسته است همه ی ابعاد بولوار را به مخاطب بشناساند. در این میان گاهی نیز اطلاعاتی مطرح می شود که کنجکاوی مخاطب را برانگیخته اما پاسخی به این کنجکاوی نمی دهد. نمونه ی این اطلاعات را می توان تنها زمین خالی حاشیه بولوار و چسبیده به پارک لاله دانست. فیلم به طور مشخص به این مکان به عنوان تنها زمین خالی سرتاسر بولوار اشاره کرده و این زمین نسبتا بزرگ را برجسته می کند، اما آن را رها کرده و از تاریخچه و چرایی ساخته نشدن این زمین حرفی نمی زند.

 

یادداشت کامل این فیلم را می توانید در مجله فرهنگی هنری آرادمگ مطالعه کنید. 

 

 

  • samaneh ostad
  • samaneh ostad
  • samaneh ostad
  • samaneh ostad